tisdag 4 februari 2020

بيانيه سازمان چريکهای فدايی خلق ايران به مناسبت چهل و نهمين سالگرد حماسه و رستاخيز سياهکل...

بيانيه سازمان چريکهای فدايی خلق ايران به مناسبت چهل و نهمين سالگرد حماسه و رستاخيز سياهکل...  روز دوشنبه ١٩ بهمن ١٣٤٩ يك گروه كوچك از رزمندگان انقلابي به پاسگاه ژاندارمري سياهكل حمله كردند و آن را خلع سلاح كردند. اين رويداد كه خبر آن به سرعت به گوش همگان رسيد، به پژواك درد و رنج ميليونها ايراني كه زير تازيانه و شلاق ديكتاتوري شاه بودند تبديل شد و به همين خاطر رويداد حماسي سياهكل خود را همچون يك رستاخيز به ثبت رساند و در «آن ديار بي قراران» قرار همه مدافعان آزادي و برابري شد. با رستاخيز سياهكل جنبش نوين كمونيستي ايران از خاكستر خود سربرآورد و نام سازمان پرافتخار چريكهاي فدايي خلق ايران بر تارك اين جنبش به ثبت رسيد. سازندگان حماسه سياهكل پس از چند سال كار تداركاتي وارد كارزاري شدند كه صف بندي بين انقلاب و استبداد را قطعيت بخشيد و مرز روشني با هرگونه طمع ورزي و سالوس صفتي اپورتونيستها ترسيم كرد. رزمندگان حماسه سياهكل مي دانستند كه در چه راه پرفراز و نشيبي گام گذاشته اند و آماده بودند تا هزينه تصميم خود را بپردازند. آنان مي دانستند در راهي كه برگزيده اند هيچ تقدسي وجود ندارد. آنچه كه آنها را پيش مي برد، نيروي انسانيت و عشق به رهايي و برابري بود. رستاخيز سياهكل گرچه با معيارهاي نظامي عملياتي كوچك بود، اما همين اقدام موج بزرگي را به جنبش درآورد كه نه فقط ديكتاتوري شاه را به وحشت انداخت، بلكه همه پوششهاي تئوريكي كه بي عملي را در پس خود پنهان مي كرد و همه مصلحت جوييهاي رايج كه بر پيكر كمونيستها همچون اختاپوس چنگ انداخته بود را از هم دريد و همزمان با جنگ تمام عيار عليه ديكتاتوري، سيماي كريه فرصت طلبان عافيت جو را افشا كرد. همين كوله بار سرشار از عشق به آزادي و عدالت بود كه دغدغه هاي زنان و مردان آزاديخواه و كمونيست را از سر راه برداشت و موجب تكثير «آفتابكاران جنگل» شد. در ٤٩ سال گذشته جا به جاي ايران زمين، هرگاه فرزندان «آفتاب و باد» براي رهايي، دمكراسي و عدالت دست به خيزش و قيام زدند، سرود آفتابكاران جنگل را سر دادند. در واكنش به رستاخيز سياهكل، محمد رضا شاه مانند همه ديكتاتورها نخواست و نتوانست كه نداي جوانان آزاديخواه را تحمل كند و به سركوبي گسترده روي آورد. رفقا مهدي اسحاقي و محمد رحيم سماعي طي عمليات پس از ١٩ بهمن به شهادت رسيدند و رفقا غفور حسن پور اصيل، علي اكبر صفايي فراهاني، احمد فرهودي، جليل انفرادي، محمدعلي محدث قندچي، ناصر سيف دليل صفايي، هادي بنده خدا لنگرودي، شعاع الدين مشيدي، اسماعيل معيني عراقي، اسكندر رحيمي مسچي، محمدهادي فاضلي، عباس دانش بهزادي و هوشنگ نيري در بيدادگاههاي نظامي فرمايشي به اعدام محكوم و در سپيده دم روز ٢٦ اسفند همان سال به جوخه اعدام سپرده شدند. اين كشتار ددمنشانه با موجي از انزجار و تنفر روبرو شد و برجسته ترين شاعران، نويسندگان، هنرمندان آزاديخواه و پيشرو ترين زنان و مرداني كه قلب شان براي آزادي و سوسياليسم مي طپيد، از جنبش پيشتاز فدايي به اشكال مختلف حمايت كردند و خوني كه از پيكر چريكهاي فدايي بر زمين ريخته شد، بذر شورش و خيزش فرودستان و سركوب شدگان را پراكند. ما هرسال واكنش شاه و خميني به جنبشي كه با حماسه سياهكل آغاز شد را تكرار مي كنيم تا اهميت و نقش اين رويداد در تاريخ ايران معاصر را نشان دهيم. اسداالله علَم در خاطراتش از قول شاه مي نويسد: «عزم و اراده آنها اصلا ً باور كردني نيست، حتي زنها تا آخرين نفس به جنگ ادامه مي دهند، مردها قرص سيانور در دهانشان دارند و براي اين كه دستگير نشوند خودكشي مي كنند.» (امير اسداالله علم، من و شاه، يادداشتهاي محرمانه دربار سلطنتي ايران، ص١٤٦ ( خميني جلاد از همان ابتدا با فرومايگي عليه جنبش پيشتاز فدايي به موضع گيري پرداخت. او در پاسخ به نامه ٦ ارديبهشت ١٣٥٠ مسئول اتحاديه انجمنهاي اسلامي در اروپا، در تاريخ ٢٨ ارديبهشت ١٣٥٠ نوشت: «بايد حادثه سازيها و شايعه پردازيهايي را كه در ممالك اسلامي براي تحكيم اساس حكومت استعماري است بررسي دقيق كنيد، نظير حوادث تركيه و حادثه سياهكل.» موضع خميني آن چنان ننگين بود كه وقتي اين پيام در همان زمان در نشريه «اسلام مكتب مبارز»، ارگان اتحاديه انجمنهاي اسلامي در اروپا به چاپ رسيد، جمله «نظير حوادث تركيه و حادثه سياهكل» حذف شد. (سيد حميد روحاني (زيارتي)، نهضت امام خميني، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ دوم پائيز ١٣٧٤ ،جلد سوم، ص ٤٨٦ -٤٨٧ ( خميني با َشم ارتجاعي خود به خوبي از خطراتي كه جنبش مسلحانه دوران شاه نهضت ارتجاعي و منفعل او را تهديد مي كرد، آگاه بود و براي همين مدت كوتاه پس از به دست گرفتن قدرت، سپاه پاسداران را ابتدا در ٩ اسفند ١٣٥٧ به عنوان بخشي از دولت و سپس در ٢ ارديبهشت ١٣٥٨ به عنوان يك نيروي مستقل، در اساس براي مقابله با سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران و سازمان مجاهدين خلق ايران بنياد نهاد. در اين مورد پاسدار عليرضا افشار، سركرده گروه پژوهشي دانشگاه عالي دفاع رژيم، در مصاحبه با تلويزيون حكومتي جام جم گفت: «در عرصه امنيت كه اون ابتدا قبل از جنگ تحميلي ما ناامنيهايي داشتيم، سپاه بيشتر در اون رابطه شكل گرفت براي مقابله با گروهكهاي ضدانقلابي كه حالا چريكهاي فدايي خلق، مجاهدين خلق كه اسلحه به دست گرفته بودند و ترورهاي وسيعي انجام مي دادند.». خروش آبان ماه ١٣٩٨ و مواضع ما پس از قيام قدرتمند تهيدستان در دي ماه ١٣٩٦ در بيش از ١٥٠ شهر، تضاد توده هاي مردم با ديكتاتوري حاكم افزايش بي سابقه اي پيدا كرد. در سال ١٣٩٧ جامعه ايران در تب و تاب تغيير و تحول شعله ور بود. در آن سال شاهد ٩٤٧٣ حركت اعتراضي از جانب نيروهاي كار و ٢٤٣ حركت اعتراضي از جانب دانشجويان بوديم كه اخبار آن در ماهنامه «نبرد خلق» و ساير رسانه هاي سازمان ما منتشر شده است. دو مولفه مهم در جامعه همچنان بر شرايط سياسي حكم مي راند. حكومت قادر نيست به شكل گذشته حكمراني كند و مردم نيز نمي خواهند به شكل گذشته زندگي كنند. در نيمه اول سال گذشته جامعه سرشار از جوش و خروش بود و سرانجام در هفته آخر آبان ماه با افزايش ناگهاني و اعلام نشدة بهاي بنزين، اقشار گوناگون جامعه را به واكنش واداشت. از شامگاه روز جمعه ٢٤ آبان خيزش مردمي با شتاب سراسر كشور را درنورديد. رژيم در هراس از سرنگوني از روز شنبه ٢٥ آبان، دسترسي به شبكه اينترنت را در سراسر ايران قطع كرد. قيام دلاورانه زنان و مردان ايران زمين طي ٦ شبانه روز اساس نظام بيدادگر ولايت فقيه را با تمامي دسته بنديها و باندهاي دروني آن به لرزه درآورد. از خوزستان تا خراسان، از كردستان تا لرستان، از بلوچستان تا آذربايجان، از كلان شهرهايي چون تهران، شيراز، اصفهان، تبريز، كرمانشاه، كرج، اهواز، سنندج، مشهد، رشت و ... تا شهرهاي كوچك و بزرگ همه استانهاي كشور، فرودستان، تهيدستان، به حاشيه رانده شدگان، كارگران، دانشجويان و جوانان «نظم فرتوت و ارتجاعي حاكم را به چالش كشيده و بلوغ كم نظير بحران و شرايط انقلابي را با فرياد و خون خود در برابر چشم و گوش همگان قرار دادند. هنگامي كه عمق استراتژيك جمهوري اسلامي زير ضربه هاي جنبشهاي سترگ مردم عراق و لبنان وا مي رود، در كانون ام القرا، انقلاب عليه باندهاي فاسد و تبهكار و براي رهايي با گامهاي بلند خود خيابانهاي شهرهاي ميهن را درنورديده و دستان پرتوان خلق بپاخاسته با خون و آتش و سرشار از شور رهايي، تاريخ خود را مي نويسند.» (بيانيه سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران پيرامون قيام پرتوان مردم ايران عليه تبهكاران حاكم، چهارشنبه ٢٩ آبان ١٣٩٨ ـ ٢٠ نوامبر ٢٠١٩ ( در بامداد روز يكشنبه ٢٦ آبان، خامنه اي از منبر «درس خارج»، فرمان سركوب بي دنده و ترمز صادر كرد و بر طبق اخبار موثقي كه تاكنون منتشر شده، دستكم ١٥٠٠ تن در اين خيزشها و يا در بازجوييهاي پس از بازداشت به شهادت رسيده و بيش از ٢٠ هزار تن بازداشت و يا مجروح شده اند. جمعبندي ما از قيام سترگ آبان چنين بود: «١ -بحران و شرايط انقلابي وارد مرحله جديدي شده و رژيم حاكم بر ايران با همه دسته بنديها و باندهاي دروني آن در مركز مشكلات و دشواريهاي مردم ايران قرار دارد و منبع تضاد منحطي است كه كرامت، ارزشها و غرور آنها را لگدمال مي كند. جامعه يك بار ديگر و اين بار با توان بيشتر براي تغيير بنيادي اين شرايط به پا خواسته است. ٢ -قيامهاي چند روز گذشته و صدها حركت اعتراضي طي يك سال گذشته نشان داد كه بر خلاف ديدگاه برخي از گروهها و شخصيتهاي سياسي، تحريم و فشار خارجي نه مردم را گوشه نشين و منفعل مي كند و نه آنان را در كنار استبداد مذهبي حاكم قرار مي دهد.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar