دولت « اعتدال » هنوز نیامده ، در حال نوشتن عهدنامۀ « ترکمنچای » است !
چند روزی بیش به مراسم تحلیف آخوند بنفش اصلاحات حاج فریدون ( حسن ) روحانی نمانده است . تا کنون هیچ جناحی از حاکمیت بطور جدی و قاطع ،حرفش با حاج رئیس جمهور آینده رژیم بر سر وضعیت فلاکت بار مردم ایران نبوده است .
اگر چه درگیریها و بحث و گفتگوها بر سر جاسازی مهره های هرجناح در درون کابینه حاجی رئیس جمهور وجود دارد ، اما بخوبی میتوان به دغدغه همگی سردمداران رژیم به رابطه با غرب و بخصوص آمریکا پی برد.
اعلام شرکت سران اروپا در مراسم تحلیف حاج روحانی توسط خبرگزاریهای رژیم به دروغ ، تبلیغ نوشته های جک استرا ، فیشر ،...و لابیها و دلالان و رژیمیهای مخالف رژیم !؟ تماماً گویای این واقعیت است که حاکمیت در سراشیبی سقوط قرار گرفته است و برای ادامه بیشتر حیات خود دربدر بدنبال « ایوان پاسکویچ »* مدلی میگردند تا با نوشتن « ترکمانچای » پیمانی ، بتوانند حتی اگر شده با دادن نیمی از ایران ، سلطنت ولی فقیه را تضمین کنند.
جواهر نعل نهرو اولین رئیس جمهور هند بعد از استقلال و یکی از رهبران نهضت ضد استعماری ، در یکی از نامه هایی که از درون زندان برای دخترش می فرستاد نوشته بود : برای تسخیر یک کشور دیگر نیازی به قشون کشی نیست ، امروز همینکه انگلسیها ، شمال به جنوب هند را با کشیدن راه آهن بهم وصل کرده اند تا بتوانند چای و دیگر دسترنج کشاورزان ما را به راحتی و سرعت خارج کنند ،نمونه ای از تسخیر کشور ماست . ( نقل به مضمون ).
حال با اینکه در ایران اسیر ما وجب به وجب ،جا پای غارت ایادی روسی و چینی و کره ای و اروپایی و آمریکایی و حتی پاکستانی و لبنانی و آمریکای لاتینی و آفریقایی یافت میشود ، اما باز تمام جناحهای غالب و مغلوب در تلاش دائمی برای حراج بیشتر منافع و اموال مردم صرفاً جهت چسبیدن به قدرت و حفظ این نظام ضد بشری و نامشروع می باشند.
در همین رابطه خامنه می گوید که مذاکرات با آمریکا را منع نکرده است، ولی باید در زمینه هر گونه مذاکره احتمالی احتیاط کرد. ( شرط در احتیاط پسوورد یا همان کد ورود به تمام موضوعاتی ست که آخوندها برای توجیه اعمالشان از آن استفاده می کنند ، از توالت رفتن تا غسل و یا خوردن مال حرام تا الی آخر) .
مطهری در جواب به آنهایی که خواهان عذرخواهی جک استرا هستند میگوید : که باید خود آنها از انگلیس یخاطر حمله به سفارتش عذرخواهی کرد.
همچنین نیویورک تایمز پرده از پیام خامنه ای به امریکا توسط گماشته اش نوری مالکی درعراق برمیدارد و مینویسد : نوری مالکی در ابتدای ماه جولای، سفیر آمریکا در بغداد را فراخوانده و در گفت وگو با وی تاکید کرده که «براساس پیامي‌که از مقامهای ایرانی دریافت کرده ، ایران مایل به مذاکره مستقیم با آمریکا در مسئله هسته‌ای است و در این باره جدی است » .
اما جالبتر از همه نظرات احسان طبری ِ اصلاح طلبان یعنی صادق زیبا کلام می باشد که هدف رژیم در اینرابطه را شفافتر بیان می کند ، زیبا کلام در مصاحبه با روزنامه آرمان بچاپ ۰۵مرداد ۱۳۹۲ در پرسش و پاسخی چنین می گوید :
پیش‌بینی شما از چیدمان کابینه چیست؟
به نظر من چینش کابینه خیلی مهم نیست .( زیبا کلام قبل از این سئوال می گوید : من در مصاحبه‌های قبلی‌ام گفته‌ام آقای روحانی می‌توانند حتی از احمدی نژاد به عنوان مشاور استفاده کنند . [ یعنی حتی احمدی نژاد هم که 8 سال چیزی جز سرنیزه وکهریزک و فقر و اختلاس برای مردم نداشته است میتواند بیاید، چون هدف برآورده شدن مطالبات مردم نیست بلکه حفظ نظام است ] .)
زیبا کلام ادامه میدهد : مهم آن است که آیا آقای روحانی خواهد توانست در سیاست خارجی به سوی تنش‌زدایی حرکت کند یا نه . اگر ایشان بتوانند در این زمینه موفق شوند، در باقی عرصه‌ها هم روزنه امیدی باز میشود و اگر نتوانند مشکلات سیاست خارجی ایران را حل کنند هر کابینه‌‌ای با هر چیدمانی هم که داشته باشند،باز به هیچ جا نخواهند رسید.
بر همگان روشن است که منظور رژیم از «تنش زدایی در سیاست خارجی » جز مماشات و باج دادن بیشتربه بیگانگان برای چشم پوشی بر روی سرکوب در داخل و صدور ارتجاع و بنیادگرایی به خارج چیز دیگری نمی باشد.
زیبا کلام ها بدلیل خنگی تاریخی خود و همچنین خصلت فرصت طلبیشان بر این گمانند که شاید ملت ایران 8 سال حاکمیت ننگین خاتمی را فراموش کرده و از یاد برده اند که ثمرۀ بدست آمده در مدت رئیس جمهوری او با تمام « تنش زدائیش در سیاست خارجی »، فقر و بیکاری و فحشا و دزدی و قتلهای زنجیره ای و کشتار دانشجویان و باج دادن در کمیت کلان به استعمارگران بود ،و نهایتاً نقش یک تدارکچی را داشت ، تا چه رسد به روحانی که دیگر در اینرابطه شاگرد خاتمی محسوب می شود.
نتیجه اینکه با توجه به دست بدامن غرب شدن رژیم و صحبتهای ایادیش و بخصوص زیبا کلام و حذف پارامتری بنام ملت که خواهان سرنگونی این حاکمیت میباشد ،حیات این دولت دستاوردی جز تن دادن به هر معامله و ذلتی برای حمایت غرب و امریکا از ولی فقیه و دولت مطبوعش در بر نخواهد داشت . یعنی دقیقاً مانند تن دادن فتحعلی شاه قاچار به پیمان ننگین ترکمنچای صرفاً جهت بقای سلطنتش و حمایت روس از ولیهدی عباس میرزا.
بنابراین برای مکرر بار ثابت می شود که راه نجات ایران و برقراری آزادی و دموکراسی در سایه حاکمیتی سکولار ، سرنگونی تمام عیار حکومت مذهبی حاکم بر میهنمان بوده و داشتن کوچکترین روزنه امیدی به درون رژیم حتی اگر بنام « منتخب مردم » ، چه از مدل خندان و عشوه گرو قانونمدارش باشد و چه از نوع بنفش و معتدل گرایش ، توهم و کج فهمی و عقب افتادگی سیاسی بیش نیست.
امیر کارگر
* ایوان پاسکوویچ فرمانده سپاه روس درجنگ با ایران که بعد از شکست دادن ولیعهد قاچارعباس میرزا ، فتحعلی شاه را مجبوربه پذیرفتن عهدنامه ننگین ترکمن چای کرد ، مفاد این قرارداد ذلت بار بقرار زیر بود :
1- واگذاری خانات ایروان و نخجوان به دولت روسیه و تخلیه تالش و مغان از سپاه ایران .
2- پرداخت ده کرور تومان (پنج میلیون تومان) به طور اقساط از طرف ایران به روسیه به عنوان غرامت جنگی .
3- اجازه عبور و مرور آزاد به کشتی‌های تجاری روسی در دریای خزر .
4- رضایت به انعقاد یک عهدنامه تجاری بین ایران و روسیه و حق اعزام کنسول و نمایندگان تجاری به هر منطقه از مناطق ایران که روس‌ها لازم بدانند.
5- حمایت روسیه از ولیعهدی عباس میرزا و کوشش در به سلطنت رساندن وی پس از مرگ شاه .
6- استرداد اسرای طرفین .
7- اعطای حق قضاوت کنسولی به اتباع روسیه .
علاوه بر امضای معاهده ترکمانچای زیر فشار روس‌ها یک عهد نامه تجاری نیز با با آنان به امضا رسید که تمام بازار ایران را بدون هیچ مانعی در اختیار روس‌ها قرار می‌داد .
