tisdag 21 juli 2020

یک روش در چهار جسم! ‎.....سیامک دهقانی.

سیامک دهقانی
July 21, 2020
یک روش در چهار جسم! ‎

با نگاهی به شیوهٔ بحث و گفتگوی پاسدار حسن عباسی، ایرج مصداقی، امید دانا و امیر عباس فخرآور، به این نتیجه می رسیم که این چهار تن علیرغم اختلافات جزئی که با یکدیگر دارند، اما در یک چیز با هم مشترکند و آن هم چیزی نیست، مگر بیماری معروف نارسیسم که تا عمق وجود اینان ریشه دوانده است! به همین جهت نیز خودشان را محور عالم و آدم می دانند و راجع به هرچیزی که نمی دانند نظر می دهند و اظهار فضل می کنند و حقیقت را صرفا در انحصار  خویش می دانند!!!
بررسی این چهره های جیغ جیغو و  نارسیست ، و نشان دادن نقاط اشتراک و اختلاف آنان ثابت می کند که در اصل از یک خانواده(Taxonomi) هستند!
برای نمونه ایرج مصداقی، پاسدار حسن عباسی،امید دانا و امیر عباس فخرآور بشدت ضد چپ و کمونیست هستند و هرکدام از زاویه خویش دلایل باصطلاح این نفرت را بیان می‌کنند. از سوی ‌دیگر‌ ایرج مصداقی، حسن عباس عضو سپاه و امید دانا با تمام وجود از سازمان مجاهدین خلق ایران نفرت ‌و کینهٔ بی پایانی دارند و حتی از واژه هایی چون فرقه ومنافق و دار و دسته برای نامیدن این سازمان استفاده می نمایند !
همزمان ایرج مصداقی، امید دانا و فخرآور با اینکه شاهدوست و سلطنت طلب تشریف دارند , اما هر کدام سعی دارند به شیوهٔ بیماران روانی که “هم یک چیزی را می خوان و هم‌نمی خوان”!!! بگویند که به هیچکدام از دار و دسته های رژیم ساختهٔ  رضا پهلوی تعلق ندارند و کاملا مستقل و آزادند!
مثلا ایرج مصداقی که هر وقت اسم شاهزادهٔ  پاسدار دوست وبسیجی نشان ،رضا پهلوی می آید ، آب ازلب و لوچه اش سرازیر می شود و کشته و مردهٔ مقدار و میزان “صداقت” تولهٔ شاه می باشد، همزمان می گوید :”ژن من با نظام سلطنت نمی خواند! من طرفدار نظام جمهوری هستم، اما باید بگویم که شاهزاده رضا پهلوی صادق ترین مخالف جمهوری اسلامی است و اگر مجبور به انتخاب شوم او را می پذیرم”!!!
همزمان امید دانا که خودش را طرفدار نظام پادشاهی می داند، در رقابت با ایرج مصداقی و فخرآور و دیگر شاهدوستان خارج کشوری، می گوید که آفت الله خامنه ای را بعنوان شاهنشاه ایران پذیرفته است و او‌ را بزرگ ارتشتاران!!! جهان می داند، که امپراطوری هخامنشی را در منطقه احیاءِ کرده است و فرهنگ کهن و چند صد هزار سالهٔ ایران را تحت نام شیعه اثنی حشری(بجای عشری) زنده کرده است! امید دانا ،از شاهزاده رضا پهلوی خرفت  با عبارت رضا دیبا  یاد می کند که حقیقتا باعث ناراحتی ایرج مصداقی فراهم نموده  است تا جایی که او هم امید دانا را امید نادان معرفی می کنند!
جالب اینجاست که در فضای خرتوخری اینترنتی بویژه youtube ، امیر فخرآور خودش را هم خون رضا شاه دژخیم می داند و حتی مدعی است که شکل چشمانش بمانند چشمان  رضاشاه است و “صلابت “  رضاشاه خونریز را می توان در چهرهٔ او دید! البته فخرآور گهگاهی ایرج مصداقی را تواب تشنه بخون(عبارت مجاهدین خلق) معرفی می  کند و ایرج مصداقی( بخوان اسقاطی) هم از دق دلش عباس را بچه پر رو ( در اصل بچه ک...) خطاب می نماید.
جالب اینجاست که پاسدار حسن عباسی که گوی  سبقت را از همه بیماران روانی ربوده است و  مدعی برافراشتن  پرچم شیعیان  دوازده الاغی بر فراز کاخ سفید در واشنگتن می باشد، استاد فکری و نظری امید دانا می باشد و به او‌خط می دهد! تا جاییکه امید دانا با اعتماد به نفس یک بسیجی دوران سلسلهٔ هخامنشی، خودش را “استراتجیست”(عین عبارت امید) می داند که به شاهنشاه عاری از مهر ، حضرت آفت الله سید علی خامنه ای، شاه شاهان ، ولی وقیح شاهدوستان و ولایتمداران ، امام و مقتدای آشغال زمانه قاسم سلیمانی مردار شده، ارادت و نوکری خاصی دارد. 
و اما، این چهار‌نفر «گل گاو زبونی»  که در یوتوب فعال هستند و خود را تولیت دار  آستان حقیقت و راستی، به شیوهٔ رضاشاه خمینی صفت و خمینی رضاشاه صفت می دانند هر چه که در روده و معده داشته باشند از طریق دهان‌های مبارک شان  بیرون می ریزند و بعد هم می گویند فقط و فقط با “فاکت و سند” حرف می زنند!  من در اینجا به چند نمونه از فاکتهای این “عالیجنابان “ اشاره می کنم!
مثلا پاسدار حسن عباسی کشتار بیش از سی هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ را در زمان مرگ خمینی ملعون یعنی ۱۳۶۸ معرفی می کند! از سوی دیگر این پاسدار جانی و بی رحم و یهودی ستیز ، علت قلع و قمع سازمانهای چپ و کمونیست و سازمان مجاهدین خلق را دست بردن آنان به اسلحه قبل از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آتش زدن خرمن و محصول  دهقانان توسط سازمانهای چپ و مجاهدین خلق می داند!!!
ایرج مصداقی نیز از همین شیوه برای حمله به نیروهای چپ و مجاهدین خلق استفاده می کند! برای نمونه ایشان به شیوهٔ لات و لمپن های دروازه غار در گفتگو با تلویزیون مهین مدعی است که تعداد کسانی که در زمان  رضاشاه کشته شده اند  به اندازه کسانی انند که در درگیری سازمان فداییان اقلیت در ۴ بهمن ۱۳۶۴ در کردستان عراق از بین رفتند. 
ایرج مصداقی به شیوهٔ معمول چیزهایی در بارهٔ ۴ بهمن و درگیری درونی اقلیت شنیده است و فقط برای دفاع از خاندان پلید و ننگین پهلوی مجبور به تکرار شنیده های غلطش شده است. چون در فاجعهٔ ۴ بهمن ۱۳۶۴ اقلیت، ۵ نفر کشته  و ۶ نفر هم زخمی شدند! همین! در حالی که  فقط تعداد زندانهایی که در زمان رضا شاه ساخته شدند چند برابر کشته شدگان اقلیت در ۳۵ سال پیش می باشد! نمونه دوم، همین ایرج مصداقی در کفتگو‌ با سعید بهبهانی و در دفاع از فرح پهلوی و دانستن زبان انگلیسی توسط او‌، مریم رجوی را با کلمات و عبارات رکیک و جنسیتی ، مورد حمله قرار می دهد و از اینکه او زبان انگلیسی نمی داند،تمسخر می کند! این در حالی است که با یک جستجوی چند دقیقه ای در  یوتوب می توان به تعدادی کلیپ از مریم رجوی دست پیدا کرد که او را در حال صحبت کردن به زبانهای فرانسه و انگلیسی نشان می دهد!
جالب اینجاست که ایرج مصداقی در نقد کتاب بی سر و ته و تخیلی «رفیق آیت الله»، به قلم عباس فخرآور ، اسناد و فاکت های او‌ را مورد حمله قرار می دهد ‌و از اینکه نویسنده این کتاب ادعا کرده است سید علی خامنه ای در پنجاه سال پیش به شوروی گریخته و در دانشگاه پاتریس لوممبا درس خوانده است، فاقد اعتبار می داند، در حالی خود ایرج خان اسقاطی دست کمی از این بقول خودش بچه پر رو ندارد!
خلاصه کنم! این چهار‌نفر‌، در یک چیز دیگر هم با یکدیگر  شباهت دارند و آنهم لحن عصبی و جیغ و‌داد کشیدنها  و منم منم کردنهایشان است که بعد از مدتی حال خیلی از ببنندگان و شنوندگان خود را به هم‌ می زنند!
با اینکه این چهار نفر بزرگ شدهٔ تهران هستند، اما لحن و بیان آنان با یکدیگر فرق دارد. مثلا لحن پاسدار حسن عباسی و ایرج مصداقی تقریبا یکی است: عصبی خنده های زورکی، حرکات ناگهانی بدن و مرعوب کردن مخاطبان خویش از طریق چشمانی از حدقه در آمده و قار قار های گوش خراش !
همزمان شباهت های زبانی و  فکری امید دانا و امیر عباس فخرآور بقدری به یکدیگر نزدیک است که آدم فکر می کند اینان در یک مدرسه و مکتب آموزش و تعلیم دیده اند!
به همین جهت من، از عنوان «یک روش در چهار جسم» برای این مقاله استفاده کردم.


سیامک دهقانی

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar