torsdag 28 februari 2019

زندگی ادامه دارد!!......فرنگیس. بایقره.


زندگی ادامه دارد!!!
وقتی کهنه چوبی حتی
آغشته به خاک
و از باران برگردد!
زندگی ادامه دارد!!
حتی اگر بهار کُشی کنند،
و به جوانه ها
خبر اسارت درختش را
در حصار میخ اهنین بدهند...
حتی اگر سبزه ها را لگد مال کنند...
تاحد مرگ تمامی نهال ها
هنوز توان جوانه بر پاست...
خواهد رُست
خواهد خواست سر فرازیدن
خواهد روئید تا
به خورشید بهاری درود گوید
و سرودها سراید!!!
فرنگیس. بایقره
 اسفند ۱۳۹۷

به بهانه ۱۹ دی ماه، نوزدهمین سال زندانم ..... سعید ماسوری.

به بهانه ۱۹ دی ماه، نوزدهمین سال زندانم
سعید ماسوری

زندان طلسم ترس و وحشت، حاکمیت ترس، کشتن انگیزه ها، خاموش کردن صداها و ضد هرگونه حرکت و جنبش است و این مدلول اصیل لفظ زندان است در حاکمیت جور…

۱۹ سال است که در هر هفته چند روز را شاهد کشتن و اعدام و قتل عام جوانان این سرزمین بوده و هستم و نزدیکترین این فجایع اعدام نزدیکترین عزیزانم (چه به لحاظ عاطفی و چه از نظر سلول و بند و زندان) یعنی زانیار و لقمان مرادی سرفرازان کُرد هموطنم بود. و یا شاهد فشار و محرومیت و ارعاب هر روزه زندانیان و خانواده های آنها بوده ام. از تهدید و دستگیری و آزار و اذیت تا گروگانگیری از آنها و وادار کردنشان به سکوت در مورد آنچه که بر سر عزیزان زندانی شان می ‌آورند.
طلسم ارعابی زندان نه فقط شکنجه و انفرادی و اعدام که عدم تعین و بلاتکلیف نگه داشتن دائمی زندانیان و پیوسته در معرض کینه توزی و انتقام نگه داشتن آنهاست تا جایی که متهم همانطور که بی هیچ دلیل و مدرکی دستگیر می شود، می ‌تواند بی هیچ دلیل و یا به هر بهانه ای (از جمله مصلحت نظام) مورد اذیت و آزار، شکنجه و انفرادی و محرومیت از همه چیز قرار گیرد. و حتی اعدام…!!! این‌ را ۱۹سال است بی وقفه و بی استثنا چه در حاکمیت اصولگرا، چه اصلاح طلب و اعتدالی تجربه کرده ‌ام.
از خاطرات برای من جز خاطرات زندان تقریبا چیزی باقی نمانده و آنچه باقی مانده هم اغلب در ارتباط با زندان است، روزهای فوت و تولد عزیزان، به مدرسه رفتن و دانشگاه، فارغ التحصیل و ازدواج شان را هم اگر شنیده‌ ام تنها با شماره سلول و بند و زندان به خاطر می‌آورم…!!!.
زندان در ایران فعلی و تحت این حاکمیت مترادف کشتار نه فقط انسانها که مفهوم انسانیت و آزادگی است و می خواهد که همه چیز را در منجلاب ضد انسانی و تاریکی خود فرو برد. از این‌رو آن را طلسم می خوانم که همچون بختکی نحس آن را بر سر همه مردم و جوانان این میهن فرا گسترانیده ‌اند تا کسی را یارای کمترین تحرک و اعتراض نباشد و صرف تصور آن هر انگیزه واقعی، جنبشی و حرکتی را قفل و طلسم کرده و در خود فرو بلعد و همین کارکرد زندان بود که از دست رفتن آن برای حکومت زمانی مورد اعتراض به اصطلاح اصلاح طلبانی چون محسن آرمین قرار گرفت که با دستگیریهای فله ای کارکرد این بختک و طلسم از دست می رود (منظورش ترس از ۲۰۹ بود). آری ایشان نگران دستگیریهای خودسرانه و فله ای نبود، بلکه نگران از دست رفتن کارکرد آن بود و یا دیگر استاد و به اصطلاح روشنفکر اصلاح طلب می گوید: اینها را دیگر چرا (منظورش کارگران هفت تپه و فولاد بود) دستگیر و زندانی و شکنجه می کنید؟؟ که مفهوم مخالف حرفش این است که بقیه مردم را می توان دستگیر و زندانی و شکنجه کرد!!! طریقت آن ایرادی ندارد…موضوعیت را رعایت کنید!!! این هم تراوشات یک مغز اندیشنده است که احتمالا جدا از بدن و در یک حفره مغزی می اندیشد نه در بدن و در واقعیت اجتماعی موجود!!
داستان این سرزمین که تبدیل به مزرعه و کشتگاه زندانها شده البته سر دراز دارد. همیشه این مردم ستمدیده را در مقابل خود مورد سوال قرار می دادم که با این اوضاع که شما را مورد بدترین عذابها، تعدیات و تجاوزات قرار می دهند و فرزندانتان را می کشند چه می کنید؟؟؟
حتی اگر بخواهند کاری کنند آن طلسم و بختک زندان و اعدام را چگونه پس بزنند؟؟؟
طُرفه آن که توسط عمله و اکله روشنفکر و ایادی فرهنگی شان، خشونت طلب قلمداد می شوند و به کمک عوامل کشتار و زندان و اعدام علیه آنها کیفرخواست محارب، مفسد، منافق و اغتشاشگر و… تدوین می کنند و در زندان بدارشان می آویزند (و یا در کشتار سفید، یا بیماری و سکته و…یا خودکشی شان می کنند) و بعد عزیزان بازمانده شان را روزها جلوی درب زندان منتظر اعدام و تحویل اجسادشان نگه می دارند نهایتا هم تحویل نمی ‌دهند و اجساد را از زندان به محلی برده و دفن می کنند و باز تا مدتها محل دفن را به خانواده ‌ها اعلام نمی ‌کنند.
این همه و فرجامی این چنینی به تمامی در کلمه زندان مستتر و محفوظ است و شاید به همین خاطر کلمه و کارکرد زندان مترادف با تضمین بقا حکومتهای مستبد و سقوط و در هم پیچیدن آن نمایانگر و سنبل نابودی سیستمی ظالمانه و مستبد است. درست به همین دلیل و به عنوان نمونه سقوط و فتح زندان باستیل (در ۱۴ژوئیه ۱۷۸۹) نماینده انقلاب کبیر فرانسه و روز ملی فرانسه است و نه آن ‌همه تحولات دیگر. هر چند به روایت تاریخ زندانیان زندان باستیل حتی به ۱۰ نفر هم نمی ‌رسید.
در ایران امروز اما وضعیت اسفبار زندانها و نقض فاحش ابتدایی‌ ترین حقوق انسانها به درجه ای غیر قابل اصلاح و وحشتناکی رسیده و از آنجایی‌ که هیچ راه حل اصلاحی در آن وجود ندارد چاره را در ایزوله کردن، محدود کردن شدید و منع کامل ارتباط زندانیان با دنیای بیرون یافته ‌اند و من نیز تنها می خواستم به بهانه شروع نوزدهمین سال زندانم نه جزئیات شرایط (که پیشتر در چند نوبت آنها را نوشته ام) که این بار فلسفه و کارکرد زندان را به ویژه در شرایط فعلی یادآوری کنم و در انتها با اقتباسی از آنتوان گرامشی متذکر شوم که بیان و افشای آنچه که در زندان می گذرد (چه توسط زندانی و چه خانواده او) نه تنها یک وظیفه و واجب عینی است (به عقیده من) بلکه هر افشاگری،خود به تنهایی یک دادخواست یا کیفرخواستی است علیه نظام استبدادی، در تمامیت آن و ذی ‌صلاح ‌ترین مرجع رسیدگی و قضاوت هم، البته خود مردم میهنمان هستند.
در حال حاضر و در آینده ای دورتر هم، تاریخ به قضاوت خواهد نشست. حاکمان و ایادی آنها همه این واقعیتهای تلخ و ضد انسانی را، البته افترا و نشر اکاذیب و شایعه سازی و سیاه نمایی و غیره قلمداد خواهند کرد که طبعا انتظاری هم غیر از این نمی‌رود. اگر مرجعی برای رسیدگی وجود داشت و به جای اینهمه مهره های حلقه بگوش و مجیزگو عنصری از مسئولیت و پاسخگویی امکان پدید آمدن داشت نه شرایط استبدادی بود و نه زندانها و زندانیان در این وضعیت.
سعید ماسوری / چهارشنبه ۱۹ دی ۹۷ / زندان گوهردشت کرج
منبع:هرانا

منبع: نبردخلق شماره ۴۰۷، یکشنبه اول بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱ ژانویه ۲۰۱۹




onsdag 27 februari 2019

ناهمخوانی حق خواهی کارگران با امنیت رژیم .... زینت میرهاشمی.

فراسوی خبر .... پنجشنبه ۹ اسفند ناهمخوانی حق خواهی کارگران با امنیت رژیم
زینت میرهاشمی
دستگیری فعالان کارگری و کارگران شرکت کننده در حرکتهای اعتراضی تبدیل به شیوه رایج و روزمره رژیم ولایت فقیه شده است. هر روز از گوشه و کنار خبر دستگیری تعدادی از فعالان کارگری یا نمایندگان کارگران رسانه ای می شود. اسماعیل بخشی نماینده کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه زیر تیغ شکنجه برای اعتراف گیری علیه خود به سر می برد. پروین محمدی و جعفر عظیم زاده دو فعال حقوق کارگران و از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران در زندان زیر فشار و آزار هستند.
پرونده سازیهای امنیتی، دستگیری و آزادی با وثیقه های سنگین نوعی گروگان گیری فعالان است. نهادهای سرکوبگر امنیتی به شکلی پرونده سازی می کنند که آنها را از شرکت در حرکتهای اعتراضی پیش رو باز دارند. در غیر این صورت دوباره دستگیرشان می کنند. یک نمونه آن پرونده سازی امنیتی علیه سه نفر از فعالان کارگری در سنندج در هفته اخیر است. تبلیغ علیه نظام، عضویت در احزاب و تشکلهای غیر قانونی از جمله اتهاماتی است که برای کارگران سنندجی عنوان شده است. در حالی که این کارگران خود را مدافع تشکلهای کارگری می دانند.

صحبتهای حسن روحانی در روز دوشنبه ۶ اسفند، در رابطه با سازمان تامین اجتماعی، فساد، شفافیت و نظارت مردمی، عدم تبعیض ملی در کار و ...هیچ خوانایی با واقعیت زندگی مردم ندارد.
روحانی به زور هم که شده می خواهد شرایط را خوب نشان داده و تیم اقتصادی خود را موفق در وضعیت اشتغال و تولید بداند. وی یکی از افتخارات خود را ایجاد ۵۰۰ هزار و ۶۰۰ هزار شغل دانسته و بعد خودش اقرار می کند که چون آمار بیکاری پایین نمی آید پس مردم باور نمی کنند.
دست درازی به سازمان تامین اجتماعی و زیر مجموعه های آن همواره یکی از ساز و کارهای فساد مالی در بین کارگزاران و پایوران رژیم در این نهاد متعلق به کارگران بوده است. نمونه برجسته آن نقش قاتل معروف، سعید مرتضوی است که از سازمان تامین اجتماعی دزدیهای فراوان کرد. از طرفی دیگر دولت از جمله بزرگترین بدهکار به صندوق سازمان تامین اجتماعی است. اگر کارفرمایان که سهمیه خود به سازمان تامین اجتماعی را سر وقت نمی پردازند بگذریم، این کارگران و مزدبگیران هستند که سهمیه پرداختی شان به سازمان تامین اجتماعی مستقیم واریر شده و در نهایت سهم شان از این صندوق در هنگام بازنشستگی و بیکاری بسیار پایین است. بسیاری از پزشکان و بیمارستانها دفترهای بیمه کارگران را به دلیل بدهکاریهای صندوق به این نهادها، قبول نمی کنند.اشاره به این موضوع برای درک بی پایه بودن صحبتهای روحانی است.
روحانی آماری در مورد کمک به افراد نیازمند می دهد که با واقعیت فقری که در جامعه است خوانایی ندارد. وی می گوید «در این چند سال قیمت اجناس هم ممکن است دو یا سه برابر شده باشد اما دولت هم پرداختی خود را چهار برابر یا پنج برابر کرده است». پس با حرف روحانی، هیچ فقیری نباید باشد چون مستمری نیازمندان چند برابر رشد قیمتها است.

بُحران ظریف یا شکست زُمُخت؟ .... منصور امان.


فراسوی خبر... چهارشنبه ۸ اسفند 
بُحران ظریف یا شکست زُمُخت؟
منصور امان
اگرچه همزمانی اعلام استعفای وزیر خارجه مُلاها و گنجانده شدن حزب الله لُبنان در لیست تروریستی انگلیس می تواند تصادُفی باشد، اما هر دوی آنها در کنار یکدیگر و همزمان، شکست یک سیاست را سمبولیزه کرده اند.

آقای ظریف هنگامی از قایق سوراخ بیرون پریده که استراتژی سیاست خارجی "نظام" به بُن بست رسیده و گارد آن در برابر طرفهای خارجی اش باز شده است. بازی مُتفاوت ج.ا در دو زمین مُختلف "برجام" و "عقبه استراتژیک"، به باخت در هر دو زمین مُنتهی گردیده و حُکومت امتیازهایی که تاکُنون به دست آورده بود را یکی پس از دیگری از دست می دهد.

حاکمان کشور فُرصت توافُق هسته ای را به تخته پرشی برای گُسترش مُداخله گری منطقه ای و میلیتاریسم موشکی بدل ساختند. آنها به سادگی محور استراتژی بقا و "تضمین امنیتی" خویش را از بُمب هسته ای به قُدرت منطقه ای جا به جا کردند. آقای ظریف هیچ وظیفه کمتری از روغن کاری چرخ دنده های این انتقال نداشت. او می بایست بازی در میدان هسته ای که اینک "برجام" نام گرفته بود را در جریان نگه می داشت تا بازی در میدان سوریه و یمن، عراق و لُبنان بتواند پُشتوانه سیاسی و مالی داشته باشد.

کنار کشیدن آمریکا که نقش آن پیش از توافُق هسته ای تعیین کننده و پس از آن حیاتی به شمار می رفت، ادامه این روند را نامُمکن ساخت. استراتژی دوگانه "نظام" که آقای ظریف به عُنوان یک کارگُزار بدان خدمت می کرد، "برجام" را به شکست کشاند. ماموریت او از این پس حفظ حاشیه امنیتی "نظام" از طریق آویختن به اُروپا و زنده نگه داشتن اشتهای سیاسی و اقتصادی آنها بود.

۹ ماه بعد از خُروج آمریکا از "برجام" اما این پروژه نیز زمینگیر شده است. اروپاییها تمایُل زیادی به ایفای نقش چوب زیر بغل برای رژیم ج.ا از خود نشان نمی دهند؛ برعکس، آنها در حال مُتمرکز شدن روی شرارتهای منطقه ای و موشکی مُلاها هستند و فشار از این زاویه را شدت می بخشند. دور انداختن کُلاه شرعی تفکیک مُزدوران لُبنانی ج.ا به دو بخش نظامی و سیاسی از سوی انگلیس، یکی از تازه ترین علامتهایی است که این سمتگیری را نشانه گذاری کرده است.

یک تحوُل قطعی (خُروج آمریکا از برجام) و یک تحوُل تدریجی (فاصله گیری اُروپا از ج.ا) زنگ به پایان رسیدن ظرفیتهای استراتژی امنیت و بقای رژیم ولایت فقیه را به صدا درآورده است؛ تحوُلی که "دولت اعتدال" را به همراه آقای ظریف و حُجت الاسلام روحانی به نماینده یک دوره سپری شده تبدیل کرده است. دولت آنها پس از شکست "برجام"، از منصب سوداگر هسته ای به جایگاه اُردک چُلاقی فروکاسته که حوزه وظایف و عمل آن هر روز کوچک تر و وُجودش بر صحنه سیاست نمایشی تر می شود. با استعفا یا بدون آن، ریزش پایه هایی که دوره مزبور بر آن قرار گرفته بود، خوش نشینهای آن را هم با خود به زیر کشیده.

måndag 25 februari 2019

تعلیق FATFT، مُحرک سُقوط اقتصادی.....منصور امان


تعلیق FATFT، مُحرک سُقوط اقتصادی
منصور امان
فراسوی خبر، منتشر شده در سایتهای ایران،نبرد و جنگ خبر ... دوشنبه ۶ اسفند 
همگام با پدیدار شدن تدریجی اما مُنظم آثار فشارهای اقتصادی خارجی، بلاتکلیفی و روزمرگی رژیم ولایت فقیه نیز ابعاد ویران کننده تری می یابد. گرچه رهبران و پایوران ج.ا وانمود می کنند که با تعلیق چهار ماهه گنجانده شدن رژیم شان در لیست سیاه FATF یک موفقیت بُزُرگ به دست آورده اند، واقعیت اما این است که اقدام مرکز یاد شده، فقط به حرکت نزولی اقتصادی کشور و تغییر روزانه شرایط زندگی و کار جامعه به سمت وخیم تر شدن، ثباتی چهار ماهه بخشیده است.
از سال ۱۳۹۵ تاکُنون، این برای پنجمین بار است که FATF به ج.ا مُهلت می دهد تا سازوکارهای مالی خود را از سووظن به آلودگی پاک کند. بی تردید حاکمان ایران دلایل خوبی برای نادیده گرفتن این هُشدارها دارند که بخشی از آن در مُشاجرات "زیر خیمه نظام" در باره FATF و کُنوانسیونهای آن به روشنی بازتاب یافته.
نگرانی در باره پول رسانی به مُزدوران لُبنانی، عراقی و فلسطینی حُکومت و آینده استراتژی منطقه ای "تولید اقتدار" با پُمپاژ پول، یکی از این دلایل است. دلیل اصلی اما حفاظت از اقتصاد مُوازی است که بخش مُهمی از ثروت و داراییهای کشور را بدون هرگونه حسابرسی و شفافیت در دست دارد و در فعالیتهای خود نه به قوانین بین المللی و نه حتی به تشریفات قانونی داخلی مُتعهد است. کارتلهای اقتصادی آقای خامنه ای و سپاه پاسداران، بُنیادهای گوناگون و مراکز و صندوقهای مالی، بازوهای این اُختاپوس هستند که بر سرچشمه قُدرت و ثروت نشسته است.
حاکمان کشور منافعی در حذف بخش مُوازی از اقتصاد رسمی ندارند، زیرا این دو چه از نظر سیاسی و چه از نظر سازوکار اجرایی آنگونه درهم تنیده و به یکدیگر وابسته اند که تجزیه یکی از دیگری، باعث زمینگیر شدن هر دو می شود. از طرف دیگر، از آنجا که وزن عُمده ثبات سرکوبگرانه حُکومت در داخل و باجگیری خارجی "نظام" بر دوش بخش کثیف است، بنابراین کوچک یا محدود سازی آن به معنای تک پایه شدن "نظام" و از دست دادن تعادُل در زمین لغزانی است که بر آن گام می زند.
تعلیق چهار ماهه FATF، به تمامی محدودیتهای ناشی از سر باز زدن رژیم ج.ا از شفافیت مالی و دست کشیدن از پشتیبانی مالی تروریسم بین المللی تداوُم می بخشد. در یک شرایط ثابت این امر شاید "تعلیق" و به معنای واقعی آن، حفظ وضع موجود باشد، اما برای اقتصاد رژیم ولایت فقیه که در سراشیبی سُقوط سیر می کند، مفهوم دیگری جُز تقویت دینامیزم این تحول منفی ندارد.
همزمان باید توجُه داشت برخلاف عوامفریبی آقای روحانی و دوستان، نه محدودیتهای FATF عامل مُنحصر بفرد شرایط وخیم کُنونی کشور است و نه رفع آن نقش عصای مُعجزه موسی را بازی خواهد کرد. ریشه بُحران، سیاستهای کلان ج.ا. در پهنه داخلی و خارجی است که زیست در تضاد دایمی با جهان خارج و سرکوب و فشار بی وقفه در داخل را به اموری چشم پوشی ناپذیر و حیاتی بدل ساخته است.
امنیت و بقای رژیم حاکم، با ناامنی و فنا پیرامون خویش گره خورده. برای خُروج از بُحران، در گام نخُست باید دست این نیروی مُخرب را از تصمیم گیری برای سرنوشت کشور و مردُم کوتاه کرد.
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=5087

söndag 24 februari 2019

🖼رنگ آسمان از پشت پنجره فرا می خواند مرا:...."" برخیز"......فرنگیس بایقره ۵ اسفند 97


🖼رنگ آسمان
از پشت پنجره
فرا می خواند مرا:
"" برخیز""!
بوی و نسیم بهار آوردم.
امروز روز دیگریست.
نه چون هر روز
هرگز نه همچون هر روز
- سحر پنجره گشودم!
لرزیدم از سرما و
تاریکی مانده بجا.
اما حالا روشن است هر چیز...
آیا امروز روز دیگری ست؟
آنگونه که من آرزو دارم؟!
که به فرا خوان آسمان
دل بسپارم...
بروم
به طبیعت پناه برم
به دامن آزاد طبیعت...
دیگر اینجا آزاد نیستم
که انسانهای این فضای مجازی
به قصد کشتن آزادی
به صفحه من غاصبانه وارد شده اند
دارند بر من حکومت می کنند
کی وارد حریمتان شدم؟
کی به نوشته ها و پستهایتان تعدی کرده ام؟
کی به عقایدتان که خاص خودتان است،
بی حرمتی کردم؟؟
شرمتان باد که از آزادی
و حق آزادی
فقط باری
نوشتن کلمه و لکه دار کردنش را می دانید!
تنگدستی تان را می‌بینم!
ای همگامان مانده در دود و غبار!
فضای مجازی را دودی سیاه پر کرده
تآًثیر حرکت سایبری حکومتی
نقابها و ماسکها
ناشناسانی با حیله ها و حقه ها
کارشناسانی سادیست و مختار
خلا تهی مغزتان را می انبانند.
قلمتان را آغشته به جوهر مسمومشان می کنید
می نویسید و می نویسید
البته عین این است که
انگشتتان را به جوهر رنگ بنفش و سبز
روز رای گیری فرو می کنید
رای های جدیدتان مبارک!!
تحکیم رابطه تان با ننگ حکومتیان مبارک!
ندانسته چو کبک سر به برف فرو کرده اید،
اما بقیه جسمتان را نمی بینید
برفها که آب شود سرتان گرما را حس خواهد کرد!
من اما بوی بهار را نه در صفحات شما
نه در کلامها و توهین های مکررتان
نه در کامنتهای نا بخردانه تان...
من بهار را در فریاد زنان و مردان
حاضر در خیابانها و مقابل مجلس
و در برابر کارخانه ها
در نوشته ی: " پدرم را آزاد کنید"
که در دست "" نهال ""کوچک بود...
حس کرده ام...
هرچه باشد ، در خارج هم باشید
هنوز تمرین آزادی نکرده اید!
محال است بتوانید؛
نوید آزادی به مردم دهید..
"" هنوز اسیر زندان افکار دگم و خود پرستی
خویش هستید""
آزادگی از آسمان و از آزادگی مردم آموزید
که در فضای هولناک وجو اسارت
باز به میدان می آیند...
متحد کردن مردم نیز وظیفه ای است
از شما که در پی متلاشی کردن
هم رایی ها و اتحادهای مبارزان هستید
انتظار متحد کردن مردم عبث است!
فضای مغزتان تان را باری
از رخوت افکار ضد آزادگی و
اکسیژن تفرقه افکنی
پاک سازید!!!
به خود میاندیشید
که همه چیز از دست داده اید
به مردمی بیاندیشید
که حقشان را از آنان گرفته اند...
می دانند چیزی برای از دست دادن ندارند،
جز زنجیرهای سنگینی
که جلادان به حریمشان بسته اند.
معلمان به فراخوان متحدانه
به خیابانها می آیند
نوید بهار است این...
کارگران به اعتراض خود ادامه می دهند
مژده است این...
آری امروز روز دیگری است
من آرزوی بهار دارم
فردا روز دیگر تریست...
با خیزش مردم
بوی بهار به مشام می رسد
رنگ ابی
آسمان راست میگوید ؛
بوی و نسیم آزادی را با خود دارد...
فردای بهتری در راه است...
آسمان ، رنگ آبی عشق و آزادی را بخود دارد..‌.
فرنگیس بایقره ۵ اسفند ۹۷

lördag 23 februari 2019

دانشگاه در ماهی که گذشت (دی ۹۷) ..... کامران عالمی نژاد.

کامران عالمی نژاد

کشتار ده دانشجو در گردنه ای به اسم دانشگاه آزاد
طی ۴۰ سال حاکمیت ننگین حکومت جمهوری اسلامی، چپاول شهروندان همواره یکی از مهمترین ارکان و مقاصد این حکومت ضد بشری بوده؛ رژیمی که هیچ گونه مسوولیتی در قبال رفاه و سلامتی شهروندان کشور را نمی پذیرد، بلکه حتی اندیشه آن در مخیله مسوولان جنایتکار این رژیم جایی ندارد. از این میان دانشجویان دانشگاه آزاد هم همانند دیگر اقشار جامعه، سالهاست که با این بختک دست به گریبانند؛ موسسه ای با هزاران میلیارد تومان سرمایه و میلیاردها درآمد سالانه.
دانشگاه آزاد اسلامی در اردیبهشت ۱۳۶۱ به پیشنهاد هاشمی رفسنجانی و تایید و حمایت خمینی تاسیس شد. رفسنجانی بهعنوان رییس شورای موقت دانشگاه، عبدالله جاسبی را به عنوان ریاست موقت و علی خامنه ای، میرحسین موسوی، احمد خمینی، عبدالله جاسبی و خودش را به عنوان هیات مووسس دانشگاه آزاد منصوب کرد.
در همان سال، اولین آزمون ورودی با شرکت ۳۲ هزار داوطلب در ۹ شهر کشور برگزار گردید و حدود ۳ هزار نفر در رشته های راه و ساختمان، برق، مکانیک، فیزیک، ریاضی، شیمی، صنایع فلزی، نساجی و حسابداری پذیرفته شدند.
شاید در آن دوران هیچکس گمان نمی برد که روزی این موسسه تازه تاسیس به یکی از دهها کارتل ثروتمند کشور فرا روید و به یکی از پر مشاجره ترین مباحث و پرونده ها بین خودیها تبدیل گردد.
آمار دقیقی از دارایی و درآمد سالیانه، منصوبات و مستقلات این موسسه عظیم الجثه در دست نیست، به گفته قاسم جعفری، عضو کمیسیون آموزش مجلس ملاها در فروردین ۹۶، دانشگاه آزاد اسلامی بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایه دارد. بر طبق آخرین گزارش ارایه شده از طرف موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم، تعداد ۱ میلیون و ۵۵۰ هزار و ۷۰ دانشجو در ۵۳۰ دانشگاه آزاد در کشور مشغول به تحصیل هستند. حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده رژیم از اسلام آباد غرب و رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، می گوید: "دانشگاه آزاد برای هر دانشجوی دکترا به صورت میانگین در هر ترم ۱۵ میلیون تومان، دانشجوی ارشد ۸ میلیون تومان و لیسانس ۲ میلیون تومان دریافت میکند."
همچنین فریدون رهنمای رودپشتی، معاون برنامه ریزی و اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی از درآمد سالیانه ۸ هزار میلیارد تومانی شهریه های این دانشگاه سخن می راند.
در دوره احمدی نژاد، گماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری، اصولگرایان سعی بر این داشتند تا این خان نعمت را به اموال و داراییهای ولی فقیه ضمیمه کنند که به علت نفوذی که رفسنجانی در آن موقع داشت، موفق نشدند تا اینکه بالاخره، بعد از مرگ رفسنجانی این امکان به وجود آمد و علی خامنه ای در یکم بهمن ۱۳۹۵ با حکم حکومتی، علی اکبر ولایتی را به عنوان رییس هیات مووسس دانشگاه آزاد اسلامی منصوب کرد.
برای شناخت خصلت اختاپوسی این رژیم فاسد و از آن جمله مسوولان دانشگاه آزاد اسلامی نیاز به معرفی زیادی نیست؛ موسسه ای از زیر مجموعه های حکومت که به راحتی اموال و اراضی ملی و شخصی افراد را با زور و حیله گری تصاحب می کند.
محسن هاشمی رفسنجانی در زمانی که هنوز معاونت عمرانی دانشگاه آزاد بود، اعتراف کرد: "یکی از عمده ترین مشکلات حقوقی دانشگاه آزاد فاقد سند بودن نیمی از اراضی آن است که باید برنامه ویژه ای برای تعیین تکلیف این اراضی انجام شود."
برای حل این مشکل در بسیاری از موارد دست به سند سازی زده شده است. به عنوان نمونه می توان به ۵۰ میلیون متر مربع زمین در جیرفت، ۷۰ هکتار زمین در استان گیلان، ۱۰۰ هکتار زمین در استان تهران، ۴۰ هکتار زمین در شهرستان بابل و … اشاره کرد.
از دیگر تخلفات این موسسه افزوده بر زمین خواری و کوه خواری می توان به فروش سووالات آزمون دستیاری دانشگاه آزاد در سال ۸۳، کلاهبرداری ۴۰۰ میلیارد تومانی مسوولان دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۸۷، اختلافات فاحش در ترازنامه های مالی مصوب هیات امنای دانشگاه به مبلغ 3 هزار و 620 و 2 میلیارد تومان تنها در بازه زمانی ۵ سال، تخلفات چند میلیاردی در ساخت پروژه های عمرانی واحد تبریز، بندرعباس و واحد علوم و تحقیقات، ماجرای حساب ۱۸۸۸ بانک ملی شعبه زبرجد و پرداخت میلیونها پوند به حساب واحد آکسفورد در کشور انگلستان اشاره کرد.
از این شرح به وضوح می توان دریافت که دغدغه اصلی مسوولان دانشگاه آزاد اسلامی - همچون تمامی مسوولان رده بالای حکومت - آسایش و به وجود آوردن محیطی تحصیلی آرام و بدون درگیریهای روحی ـ روانی و از آن جمله، خوابگاه مناسب، تغذیه سالم، گرمایش و سرمایش محل اقامت، رفت و آمد و حداقل امکانات استاندارد یک دانشگاه برای دانشجویان نیست.
در اوایل دی واژگون شدن یک اتوبوس حامل دانشجویان در محوطه دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات در تهران سبب جان باختن ۱۰ نفر و زخمی شدن بیش از ۲۸ نفر گردید.
به گفته مسافران اتوبوس، در لحظه بروز حادثه، دانشجویان فریاد می زدند "ترمز نمی گیره، اتوبوس ترمزش نمی گیره". این بار هم، مسوولان دانشگاه آزاد سراسیمه به میدان آمده و با اعلام این دروغ بزرگ که راننده اتوبوس در حین رانندگی سکته کرده و اتوبوس در نتیجه این اتفاق از مسیر خارج و واژگون شده ، کوشش کردند کوتاهی خود را به دوش دیگران و از جمله مردم عادی که تنها به عنوان کارمند یا کارگر مشغول به کار بوده اند انداخته و شانه از پاسخگویی خالی کنند.
مشت خالی مسوولان و سردمداران حکومتی برای مردم باز شده، آنها با پوست و استخوان خود این بی عدالتیها را لمس کرده و می بینند که این حکومت ظالم به جز وعده و سر کیسه کردن و گرفتن اندک سرمایه باقیمانده آنها هیچ قدمی در جهت رفاه و کرامت انسانی شهروندان بر نمی دارد.
تنها راه رهایی از چنگال این اختاپوس هزار پا نه قطع شاخکهای آن، بلکه بریدن سر آن است.

آمار دانشجویان کشور
بر اساس تازه ترین آمار موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، توزیع دانشجویان در دو بخش دولتی و غیردولتی به این شرح است:
در بخش دولتی، 378 هزار و 8 دانشجو در مقطع کاردانی، یک میلیون و 174 هزار و 995 دانشجو در مقطع کارشناسی، 258 هزار و 169 دانشجو در کارشناسی ارشد، 71 هزار و 609 دانشجو دکتری حرفه ای و 86 هزار و 131 نفر در دکتری تخصصی مشغول به تحصیل هستند.
همچنین در بخش غیردولتی نیز 276 هزار و 433 نفر در مقطع کاردانی، 901 هزار و 366 نفر در کارشناسی، 398 هزار و 117 نفر در کارشناسی ارشد، 16 هزار و 340 نفر در دکتری حرفه ای و 54 هزار و 946 نفر در دکتری تخصصی در حال تحصیل هستند.
براساس این گزارش ، در مجموع سه میلیون و 616 هزار و 114 نفر دانشجو در سال تحصیلی 97-96 در کشور فعال هستند.

تجمع دانش آموزان زاهدانی و دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان
روز شنبه ۱ دی جمعی از دانش آموزان زاهدانی و دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان در اعتراض به وضعیت آموزشی استان و حادثه آتش سوزی دبستان اسوه حسنه در ۲۷ آذر ماه امسال اقدام به برگزاری تجمع کردند.
علت آتش سوزی، استفاده از چراغ نفتی برای گرم کردن یکی از کلاسهای درس بود.
با وجود آنکه استفاده از این چراغها و بخاریچکه ای به ظاهر ممنوع است، اما مدرسه از آن استفاده می کرد و بر اثر آتش سوزی چراغ نفتی و سرایت آتش به کلاس درس، ۴ دانش آموز دچار سوختگی شده و جان باختند.

تجمع اعتراضی دانشجویان رشته پرستاری در مقابل مجلس
شمار زیادی از دانشجویان و فارغ التحصیلان و گروه های پرستاری روز سه شنبه ۴ دی در مقابل مجلس ارتجاع تجمع کرده و نسبت به استخدام نشدن خود اعتراض کردند.
آنها بنرهایی در دست داشتند که بر برخی از آنها نوشته شده بود: "این تجمع حرفه ای و در دفاع از حق مسلم مردم است"، "بکارگیری تعداد مناسب پرستار سرمایه گذاری در سلامت مردم است"، "این تجمع صنفی نیست ، فریاد دفاع از حق مردم و برخورداری از مراقبت مناسب است".

جمع دانشجویان دانشگاه تهران مقابل معاونت دانشگاه
روز سه شنبه ۴ دی جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران مقابل دفتر معاونت دانشجویی این دانشگاه در اعتراض به کارشکنیهای این معاونت در راه تشکیل شورای صنفی در این دانشگاه و خوانش سلیقه ای از آیین نامه شوراهای صنفی تجمع کردند.
دانشجویان در این تجمع پلاکاردهایی در دست داشتند که بر تعدادی از آنها چنین نوشته شده بود: "شورای صنفی، صدای دانشجویان"، "خوانشهای سلیقه ای از آیین نامه محکوم است"، "برخورد امنیتی محکوم است"، "تشکل حق مسلم ماست"، "سنگ اندازی در تشکیل شوراها محکوم است"، "ما خواستار برگزاری انتخابات شورای صنفی برای تمامی واحدها هستیم"، "حد نصاب ۲۵ درصد جلوگیری از تشکیل شورا است"، "مشکل ما بی قانونی است".

تجمع دانشجویان دانشگاه ارومیه مقابل سلف مرکزی دانشگاه
روز چهارشنبه ۵ دی دانشجویان دانشگاه ارومیه در اعتراض به وضعیت تغذیه و سلف و بی توجهی به مشکلات صنفی دانشجویان، مقابل ساختمان سلف مرکزی دانشگاه تجمع کردند و به عنوان اعتراض سینیهای غذا را روی زمین چیدند.

تجمع دانشجویان بلاتکلیف دانشگاه آزاد مقابل مجلس
تعدادی از داوطلبان علوم پزشکی واحدهای مختلف دانشگاه آزاد که در پی کلاهبرداری صورت گرفته در پذیرش دانشجویان سال ۹۷ بلاتکلیف هستند، روز یکشنبه ۹ دی مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
تجمع کنندگان خواستار تعیین تکلیف وضعیت شان شدند و پلاکاردهایی با این مضمونها در دست داشتند: "مجلس شورای اسلامی، مسافران اتوبوس یازدهم مهر دانشگاه آزاد را از مرگ نجات دهید" و "دانشگاه آزاد باید به حق قانونی که ما را ثبتنام قطعی کرده، احترام گذارد".

تجمع دانشجویان واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد
بامداد روز شنبه 8 دی صدها تن از دانشجویان واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد به همراه خانوادههای خود و بستگان قربانیان حادثه واژگونی اتوبوس در پارکینگ این دانشگاه تجمع کرده و به خطاهای مدیریت دانشگاه آزاد اعتراض کردند.
دانشجویان خواستار نوسازی ناوگان اتوبوسرانی، استعفا و عذرخواهی رسمی سرپرست این واحد و رییس دانشگاه آزاد شدند. کسی از مدیران دانشگاه در جمع متعرضان حضور نیافت.
در این تجمع توماری نیز در اعتراض به مدیریت دانشگاه امضا شد. دانشجویان خواهان حضور رضا مسعودی، رئیس واحد علوم تحقیقات در جمع خود بوده و گفتند که از خون همدانشگاهیهای خود نخواهند گذشت.
دانشجویان این واحد دانشگاه آزاد در روز یکشنبه ۹ دی نیز تجمع اعتراضی برگزار کردند.

دانشجویان دانشگاه زنجان در اعتراض به شهریه های گزاف تجمع کردند
روز یکشنبه ۹ دی دانشجویان پردیس بین الملل دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در اعتراض به شهریه های گزافی که از دانشجویان دریافت می شود، تجمع کردند.
این دانشجویان پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود: "حتما باید نگاه به دانشجو یک نگاه جدی، نگاهی عملیاتی و از همه مهمتر پیگیر و دلسوزانه باشد"، "اگر بودن ما به دانشگاه ضرر می رساند، خواهشا ما را به دانشگاه های دیگر منتقل کنید تا بتوانیم با هزینه کمتر و امکانات بیشتر تحصیل کنیم".

حمله نیروهای سرکوبگر به تجمع مقابل دانشگاه تهران
روز دوشنبه 10 دی در سالگرد تظاهرات سراسری مردم در دیماه ۱۳۹۶ و همزمان با اعتراض دانشجویان نسبت به جان باختن دردناک ۱۰ دانشجو در واقعه دلخراش واژگونی اتوبوس سرویس دانشجویان، دانشجویان و مردم در برابر دانشگاه تهران گردهم آمدند.
دانشجویان دانشگاه های مختلف در تهران از جمله دانشگاه تهران، امیرکبیر، صنعتی شریف و علم و صنعت در این تجمع شرکت داشتند.
حکومت در وحشت از برگزاری و گسترش گردهمایی، شمار زیادی از نیروهای سرکوب خود را به محل اعزام کرد، به طوریکه در سرتاسر خیابان کارگر شمالی و میدان انقلاب نیروهای وزارت اطلاعات و لباس شخصیها مستقر شده بودند. همچنین انبوه نیروهای انتظامی و امنیتی در مقابل درب اصلی دانشگاه تهران مستقر شده و حکومت نظامی اعلام نشده ای را برقرار کرده بودند. نیروهای حکومتی با پرتاب گاز اشک آور به تجمع کنندگان حمله بردند و ده ها تن از دانشجویان و مردمی که به آنها پیوستهبودند، مورد ضرب و شتم وحشیانه ماموران قرار گرفتند.
مردم و دانشجویان شعار می دادند: "مرگ بر دیکتاتور"، "مرگ بر جمهوری آخوندی"، "نترسید نترسید، ما همه با هم هستیم"، "بی شرف بی شرف".
همزمان با اوجگیری شعارها نیروهای سرکوبگر درصدد بر آمدند که یک خانم را دستگیر کنند اما با شعارها و دخالت تجمع کنندگان به ویژه زنان عقب نشینی کردند.

اعتراض دانشجویان به ایجاد مراکز آموزشی علوم پزشکی خصوصی
شورای صنفی مرکزی دانشجویان دانشگاه/ دانشکده های علوم پزشکی سراسر کشور و شورای صنفی دانشجویان ۵۴ دانشگاه علوم پزشکی با صدور بیانیه ای به تصمیم دولت مبنی بر ایجاد مراکز آموزشی علوم پزشکی خصوصی اعتراض کردند.
این تشکلهای دانشجویی نوشتند: "در حالیکه وزیر بهداشت چندی پیش به انتقاد شدید از ایجاد بی رویه دانشگاه در کشور پرداخته بود و نیز با توجه به شرایط کنونی دانشگاه های علوم پزشکی و کمبود امکانات شدید به گونه ای که وزارت بهداشت حتی توانایی تامین اعضای هیات علمی و بیمارستان و فضای آموزشی و ایجاد شغل مناسب برای دانشجویان بخش دولتی را هم دارا نیست، این تصمیم موجب نگرانی شدید جامعه علوم پزشکی کشور شده است."
دانشجویان طرح خصوص سازی علوم پزشکی را موجب کاهش سطح آموزش دانستند که باعث ضربه به سطح علمی فارغ التحصیلان این رشته ها، از بین رفتن بازار کار و در پی آن اثرات مخرب فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی می شود. آنها همچنین تاکید کردند که طرح مزبور مانع ورود دانش آموزان بااستعداد ولی محروم از تمکن مالی به دانشگاه های علوم پزشکی دولتی کشور خواهد شد.
آنها تاکید کرده اند مخالف اجرای چنین طرحهایی هستند و پیگیر ابطال آن بدون هیچ قید و شرطی خواهند بود.

دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری تجمع اعتراضی کردند
دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری روز شنبه ۱۵ دی در اعتراض به عملکردهای معاونت دانشجویی زیر باران شدید دست به تجمع در مقابل غذاخوری مرکزی این دانشگاه زدند.
آنها به بی کیفیتی و گرانی غذاها اعتراض داشتند، خواهان پاسخگویی مسوولان دانشگاه شدند.

تحصن دانشجویان شیرازی در اعتراض به مرگ یک زن کارتن خواب
عده ای از دانشجویان دانشگاه شیراز سه شنبه شب ۱۸دی در اعتراض به مرگ یک زن کارتن خواب که جمعه شب ۱۴ دیماه در شیراز از سرما درگذشت، تجمع کردند.
دانشجویان در مقابل ساختمان شورای شهر جمع شده و اعلام کردند تا حل مشکل بی خانمانی کارتن خوابها در سرما می خوابند.
حسن همتی، مسوول روابط عمومی اورژانس فارس، در باره مرگ این زن گفت: "ساعت ۶ صبح روز یکشنبه ۹ دی ماه با اعلام گزارشی به سامانه ۱۱۵ اورژانس مبنی بر بیهوشی یک خانم در بازارچه فیل و جنب هتل پرهامی (دروازه سعدی شیراز) بلافاصله امدادگران به محل حادثه اعزام شدند. متاسفانه با رسیدن تکنسینهای اورژانس این خانم فوت شده بود.
به گفته علیرضا خلیلی، مسوول روابط عمومی پزشکی قانونی فارس، کارتن خواب فوت شده "فریبا" نام داشته و ۵۰ سال سن داشته است.
گفتنی است که کارتن خوابی در سطح کلان شهرهای ایران تبدیل به روال شده است و فقرا و تنگدستان بدون داشتن سرپناهی در خیابانها آواره هستند.

وضعیت نامناسب بودجه صندوق رفاه دانشجویان علوم پزشکی در لایحه
دکتر محمدرضا فراهانی درباره وضعیت بودجه صندوق رفاه دانشجویان وزارت بهداشت در لایحه بودجه ۹۸ گفت: "در حالی که بودجه عمومی صندوق رفاه وزارت علوم ۱۰درصد افزایش داشته، اما بودجه صندوق رفاه دانشجویان وزارت بهداشت هیچ افزایشی نداشته است."
وی افزود: "با توجه به اینکه از گذشته فاصله زیادی میان بودجه این دو صندوق وجود داشت، با وضعیت بودجه فعلی نه تنها این فاصله اصلاح نشد، بلکه فاصله بیشتر هم شد."
فراهانی تاکید کرد: "این مساله موجب می شود که این صندوق بودجه مناسبی برای مسائل رفاهی نداشته باشد."

اخراج دانشجویان بهایی ادامه دارد
بدیع صفاجو، شهروند بهایی ساکن کرج و دانشجوی ترم هفت مهندسی شیمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد، به دلیل بهایی بودن از این دانشگاه اخراج و از ادامه تحصیل محروم شد. او در سال ۹۴ نیز با وجود داشتن رتبه هزار و ۹۰۰ ریاضی فیزیک از تحصیل در دانشگاه دولتی محروم شده بود.
در اواسط ماه (دی) نیز یک دانشجوی بهایی به نام سما نظیفی در واحد شهریار دانشگاه آزاد و سر جلسه امتحان اخراج و از ادامه تحصیل محروم شد.
بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، بهاییان علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم هستند. در سال جاری تحصیلی دستکم ۵۸ نفر از دانشجویان بهایی پس از کنکور سراسری از ادامه تحصیل منع شدند. حداقل ۱۱ دانشجوی بهایی هم در مقاطع مختلف از دانشگاه ها اخراج شده اند.

حمایت شوراهای صنفی دانشجویان کشور از افشاگری اسماعیل بخشی
شوراهای صنفی دانشجویان سراسر کشور با انتشار اطلاعیه ای حمایت خود را از افشاگری اسماعیل بخشی پیرامون شکنجه خود در دوران بازداشت اعلام داشتند.
آنها با اشاره به شکنجه به عنوان یک رویه در سیستم جمهوری اسلامی نوشته اند: "بازداشتهای بدون حکم دستگیری، ضربو شتم هنگام بازداشت، انفرادیهای طولانی مدت، بازجویی با چشمان بسته و انواع تهدید و ارعاب و ضرب و شتم در دوران بازجویی از جمله مصادیق شکنجه و موارد غیرقانونی ای بود که در بازداشت برخی فعالین صنفی - دانشجویی نیز اتفاق افتاد و اکنون به میانجی نامهاسماعیل بخشی برخی از آنان همچون رویا صغیری و سپیده قلیان به افشای آن پرداختهاند."
آنها تاکید کرده اند: "بارها شعار دادیم و بر آن هستیم که "فرزند کارگرانیم، کنارشان می‏ مانیم" و امروز ما خود به عنوان زخم‏خوردگان "شکنجه" و "زندان" به خاطر فریاد "برابری و آزادی"، اسماعیل بخشی را همسنگری می‏ دانیم که لحظه ای تنهایش نخواهیم گذاشت همچنان که کارگران "هفت‏ تپه" و "فولاد" را تنها نگذاشتیم."

اتوبوس دانشجویان فنی مهندسی بوئین زهرا از جاده خارج شد
اتوبوسی که حامل دانشجویان فنی مهندسی بوئین زهرا بود، در جاده بوئین زهرا - گلشهر از جاده خارج شد.
در این حادثه یک دانشجوی دختر مصدوم شده است. به گفته دانشجویان این اتوبوس پیش از این هم چند بار به علت نقص فنی در حاشیه جاده متوقف شد. یکی از سرنشینان در این رابطه گفت: "اتوبوس یکبار ساعت ۸ شب خراب شد و دانشجویان را پیاده کرده بود."

تجمع دانشجویان علوم پزشکی شیراز
روز شنبه ۲۲ دی، جمعی از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در اعتراض به ابلاغ آیین نامه ایجاد مراکز آموزشی خصوصی مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه تجمع کردند.
دانشجویان این دانشگاه با در دست داشتن پلاکاردهایی خواستار رسیدگی به مصوبه وزارت بهداشت، درمان شدند.

اعتراض داوطلبان علوم پزشکی دانشگاه آزاد برای چندمین بار
روز یکشنبه ۳۰ دی جمعی از داوطلبان علوم پزشکی دانشگاه آزاد در اعتراض به بلاتکلیفی تحصیلی خود، مقابل ساختمان مجلس اقدام به برگزاری تجمع کردند. در حالی که مسوولان دانشگاه آزاد بارها از حل مشکل تحصیلی داوطلبان علوم پزشکی این دانشگاه سخن گفته اند، اما داوطلبان این دانشگاه در ۴ ماه گذشته به طور مکرر مقابل ساختمان سازمان مرکزی، نهاد ریاست جمهوری و شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی تجمعات اعتراضی برپا کرده اند.
دانشگاه آزاد در ۲۳ مهرماه سال جاری ثبت نام ۴ هزار و ۲۶۹ نفر از داوطلبان ذخیره را پس از اخذ شهریه لغو کرد که این امر اعتراض برخی داوطلبان و خانواده های آنها را در پی داشت.

 (منابع: هرانا، دانشجو آنلاین، تبسم مهر، سلامت نیوز، فارس، ایرنا، ایسنا، دویچه وله ، خبرنامه دانشجویان ایران، ایران کارگر، خانه ملت، ایلنا، انصاف نیوز، کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، مهر، کانال تلگرام سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، آنا، ایسکانیوز )

منبع: نبردخلق شماره ۴۰۷، یکشنبه اول بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱ ژانویه ۲۰۱۹




اجازه «صریح ولی فقیه» در مالیات بندی بودجه .....زینت میرهاشمی,

فراسوی خبر... یکشنبه ۵ اسفند اجازه «صریح ولی فقیه» در مالیات بندی بودجه
زینت میرهاشمی
مصوبه مجلس ارتجاع در روز شنبه ۴ اسفند در رابطه با مالیات بندی بر تیولهای مالی زیر نظر ولی فقیه، مانند آستان قدس رضوی، ستاد اجرایی فرمان امام و بنگاههای اقتصادی نیروهای مسلح، تصویر بی خاصیتی مجلس نشینان و نقش بی مقدار آنها در سهمینه بندی بودجه را نشان داد.
بعد از افشاگریهایی که در رابطه با نپرداختن مالیات از طرف این نهادها صورت گرفت و در حالی که این موسسات تحت امر ولی فقیه با سرمایه کلان و سودهای سرشار بازهم سهمی از بودجه سالانه نصیب شان می شود، امسال با اجازه خامنه ای قرار است از این نهادها مالیات دریافت شود. چندی پیش رئیس صاحب کلید از ملزم کردن این نهادها به پرداخت مالیات حرف زده بود. مصوبه مجلس بر فرض این که در شورای نگهبان تایید شود، با تبصره ای که در آن گنجانیده شده است، قانونی مضحک و در حد یک شکلات برای دلخوشی دولت روحانی و کلاه گذاشتن سر مردمی است که بار اصلی مالیات بر دوش آنان است.
مصوبه مجلس ارتجاع اگر چه آستان قدس رضوی، ستاد اجرایی فرمان امام و بنگاههای اقتصادی نیروهای مسلح را به پرداخت مالیات موظف کرده است اما استثنایی که در آن گذاشته شده است، برای بی خاصیتی این قانون کافی است. در مصوبه فوق آمده است که این بنیادها و موسسات مالی می توانند با «اذن صریح ولی فقیه» از پرداخت مالیات معاف شوند.
بر اساس گفتار و نوشتار روزی نامه های رژیم، هدف بیشتر گویا شفاف سازی است تا پرداخت مالیات. زیرا به عنوان مثال اگر این نهادها مثلا آستان قدس رضوی مالیاتی هم بپردازند، دوباره این مالیات به آنها بازگشت داده خواهد شد.
بنا بر گزارش ایسنا، نهادهایی مانند بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی اعلام کرده اند که مالیات بر ارزش افزوده شان را خواهند پرداخت. با توجه به شفاف نبودن عملکرد این تراستهای بزرگ سرمایه داری وابسته به ولی فقیه نه تنها درآمدشان شفاف نخواهد شد بلکه مالیات واقعی بردرآمد پرداخت نخواهد شد. 

fredag 22 februari 2019

زنان در مسیر رهایی (دی ۹۷).... اسد طاهری ‌‍.


زنان در مسیر رهایی (دی ۹۷)
اسد طاهری
‌‍
زنان کارگر قالیباف و مشکلات بیمه
بافت فرش دستباف به طور عمده به عهده زنان کارگر است. بنا به آمار سازمان تامین اجتماعی، از ۴۰۰ هزار کارگر قالیباف که تا سال ۱۳۹۴ تحت پوشش بیمه این سازمان بودند، ۷۰درصد زن بودند.
این کارگران برای هشت ساعت بافت مستمر روزانه، در ماه بین ۵۰۰ تا ۹۰۰ هزار تومان دستمزد دریافت می کنند. آنها دچار انواع بیماریها از قبیل کمر درد، مشکلات تنفسی و بینایی می شوند.
به منظور حمایت از قالیبافان در برابر حوادث ناشی از کار، از کار افتادگی و بازنشستگی، دولت از سال ۱۳۸۸ گزینه بیمه قالیبافان را معرفی کرد که بنا به آن قالیبافان می توانستند با پرداخت نزدیک به ۷۰ هزار تومان در ماه به سازمان تامین اجتماعی، خود را بیمه کنند.
اما بخش قابل توجهی از بافندگان تحت پوشش بیمه قرار نگرفتند (بیش از یک میلیون نفر) و عده ای هم از پوشش بیمه با این بهانه که بافنده واقعی نیستند، حذف شدند.
همچنین از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷، ۱۵۰ هزار قالیباف دیگر که از سال ۱۳۸۸ حق بیمه را پرداخت کرده بودند، از بیمه اخراج شدند. سازمان تامین اجتماعی مدعی شده که برخی از افرادی که بیمه بافندگی شده اند، قالیباف نبوده ‌‌اند و از این بیمه استفاده کرده اند. اما واقعیت آن است که دولت بودجه لازم برای پوشش کارگران قالیباف را از سال ۱۳۹۴ کم کرده و با توجه به کم بودن بودجه، سازمان تامین اجتماعی شروع به حذف پوشش کارگران کرده است.

مخالفت مجلس جمهوری اسلامی با ممنوعیت ازدواج کودکان
کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی طرح کودک همسری که در آن ازدواج دختران زیر ۱۳ سال ممنوع شده است را رد کرد.
سخنگوی کمیسیون حقوقی مجلس در دفاع از این تصمیم گفت: "از نظر نمایندگان در کمیسیون حقوقی، دختر ۱۵ ساله کودک محسوب نمی شود و برحسب سنجش توانایی و ویژگیها قابلیت ازدواج را دارد."
حسن نوروزی افزود: "پزشکان و روانشناسان در بررسیهایی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که دختر ۱۴ یا ۱۵ساله توان اداره زندگی ندارد، ولی در مقابل براساس شرع اسلام، مرکز فقهی قم، نظر کارشناسان ایرانی و لبنانی و رویکرد مطرح شده از سوی برخی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و ارسال نظر مراجع این نظر استنتاج شد که دختر حد بلوغش از ۹ سال شروع می شود."
او درباره ازدواج دختران در سن ۱۰سالگی در کشور نیز گفت: "مادربزرگ خود من در ۹سالگی ازدواج کرد و مشکلی هم نداشت."

انتقال جنسی ایدز بین زنان کشور ۱۰ برابر شده است
رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران می گوید طی دو سال اخیر تعداد زنان مبتلا از طریق روابط جنسی ۱۰ برابر شده است.
مینو محرز گفت: "اکثر مبتلایان به ویروس ایدز در کشور ۲۵ تا ۴۰ ساله هستند و به علت ضعف اطلاع رسانی و نبود آموزش در مورد انتقال ایدز از طریق رفتارهای پرخطر جنسی، جوانان در معرض ابتلا به این بیماری هستند."
وی هشدار داد: "به دلیل تماس جنسی ایدز در جوانان به ویژه زنان رو به افزایش است. باید سطح آگاهی جامعه را افزایش داد زیرا بیماران جدید اغلب تحصیلکرده هستند و از سطح اجتماعی خوبی برخوردارند."
محرز یادآور شد: "آموزش و پرورش درباره مسایل جنسی صحبت نمی کند زیرا معتقد است دانش آموزان بی بند و بار می شوند و این مشکلی است که ما با آن مواجه هستیم. در حالی که انکار و سکوت دو استراتژی بسیار اشتباه در سیاست گذاریهاست، نمی توان وجود برخی رفتارهای پرخطر را انکار کرد در نتیجه باید آموزش داد تا این مسایل کمتر از گذشته شوند."

محکومیت فعال حقوق زنان مصری به دلیل اعتراض به آزار جنسی
یک دادگاه تجدید نظر در مصر "امل فتحی"، فعال حقوق زنان، را به دو سال زندان محکوم کرد. خانم فتحی از مقامهای این کشور به دلیل ناکامی در مبارزه علیه آزار و اذیت جنسی انتقاد کرده بود.
او در ماه مه سال جاری پس از انتشار ویدیویی که در آن از تجربیاتش سخن گفته بود، متهم به "انتشار اخبار جعلی و آسیب رساندن به امنیت ملی" شد و دو روز پس از انتشار این ویدیوی دوازده دقیقه ای در فیسبوک، بازداشت گردید.
خانم فتحی در این ویدیو درباره این که چگونه در یک روز دو بار مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته، توضیح داده است. او همچنین دولت را به دلیل ناکامی در محافظت از خود محکوم کرده و از بدتر شدن وضعیت حقوق بشر، شرایط اجتماعی-اقتصادی و خدمات عمومی انتقاد کرده است.
خانم فتحی که ۳۴ سال دارد، در ماه سپتامبر از سوی یک دادگاه بدوی به دو سال زندان محکوم شد، اما این حکم به دلیل فرجام خواهی به تعلیق درآمد. خانم فتحی برای به تعلیق درآوردن این حکم باید ۱۱۲۰ دلار هزینه رهایی به قید ضمانت و ۵۶۰ دلار جریمه می پرداخت

برای نخستین بار یک زن نماینده دائم افغانستان در سازمان ملل شد
"عادله راز"، معاون وزارت خارجه افغانستان در امور همکاریهای اقتصادی، به سمت نمایندگی دائم این کشور در سازمان ملل متحد انتخاب شد.
عادله راز در دولت پیشین سمت معاون سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان را بر عهده داشت و در سال ۱۳۹۵ به معاونت وزارت خارجه در امور همکاریهای اقتصادی رسید.
کابل همچنین یک ماه قبل خانم "رویا رحمانی" را به عنوان سفیر افغانستان در ایالات متحده منصوب کرده بود.

زنجیره انسانی زنان هندی علیه بنیادگرایی
صف ۶۲۰ کیلومتر زنان هندی در لباسهای رنگارنگ، یکی از بزرگ ترین زنجیره های انسانی ای بود که تاکنون در جهان تشکیل شده است. این اتحاد زنانه ۱۵ دقیقه به طول انجامید و اعضای آن متعهد شدند تا برای "برابری حقوق زنان" و "مبارزه برای سکولاریسم" تلاش کنند. گفته شده است که سه تا پنج میلیون زن در این اقدام مشترک شرکت کردند.
در پی این نمایش بزرگ اعتراضی، دو زن هندی در دهه ۴۰ سالگی شان تاریخ هند را برای همیشه دستخوش تغییر کردند. این دو زن پس از ماه ها اعتراض علیه اینکه چرا زنان نباید به معبد "آیاپا"، یکی از پرطرفدارترین معبدهای هندوییسم در منطقه "ساباریامالا" بروند، دادگاه عالی هند را واداشتند تا این قانون را به طور رسمی لغو کند و مجوز ورود زنان به این معبد را بگیرند.
در حالی که بسیاری از معابد هندوستان به زنان اجازه می دهند تا زمانی که قاعدگی نداشته باشند وارد معبد شوند، اما درهای معبد سابریامالا همواره در طول تاریخ روی زنانی که بین ۱۰ تا ۵۰ سالگی هستند، بسته بوده است.
طی ماههای اخیر بین سنت گرایان هندویی و زنانی که حامی حکم دیوان عالی برای رفع ممنوعیت ورود زنان به معابد مقدس هستند، درگیریهای متعددی روی داد. با این حال دادگاه عالی هند با تلاش هزاران زن فعال در عرصه حقوق زنان، سرانجام رای داد که چون این ممنوعیت باعث می شود زنان از حق عبادت محروم شوند، تمام زنان اجازه دارند به معابد مقدس بروند.
دولت کمونیست منطقه "کرالا" از حرکت اعتراضی زنان که "دیوار زنان" نام دارد حمایت کرده است. به همین دلیل دانش آموزان این استان برای شرکت در این تجمع اجازه یافتند تا نصف روز در کلاسهای درس مدرسه شرکت نکنند. امتحانات امروز دانشگاههای منطقه نیز به همین دلیل به تاریخ دیگری موکول شد.
این در حالی است که شمار زیادی از گروههای افراطی هندو از جمله حزب ملی گرای "بهاراتیا جاناتا" که حزب نخست وزیر، "نارندرا مودی" است، با لغو قانون منع ورود تمام زنان به معبد مخالفند.

عربستان قانون مبارزه با کودک همسری را تصویب کرد
مجلس شورای عربستان ضوابط جدید ثبت ازدواج را به تصویب رساند و ازدواج دختران و پسران زیر ۱۵ سال را به طور کلی ممنوع و زیر ۱۸ سال را منوط به کسب اجازه از دادگاه کرد.
رییس مجلس شورای عربستان در بیانیه ای مطبوعاتی که رسانه های عربستانی آن را منتشر کردند، تاکید کرد در سایه گسترش پدیده ازدواج زودهنگام دختران (کودک همسری) و درخواستهای صورت گرفته برای منع گسترش این پدیده مقرر شد ازدواج افراد زیر ۱۵ سال به طور کلی ممنوع و مساله ازدواج افراد زیر ۱۸ سال چه پسر و چه دختر به شکل موردی در دادگاه مطرح و با حکم دادگاه این امر انجام شود.
مدیر کمیته حقوق بشر در مجلس سعودی نیز تاکید کرد که هدف از تصویب این قانون جدید حمایت از خانواده ها در این کشور و تلاش برای کاستن از آمار بالای طلاق است.

سومین راهپیمایی سراسری زنان جهان برای حقوق برابر
زنان در ایالات متحده و سایر کشورهای جهان در دومین سالگرد نخستین راهپیمایی سراسری خود، راهی خیابانها شدند.
اکثر شهرهای بزرگ ایالات متحده از جمله نیویورک، و واشنگتن و نیز شهرهای اروپایی نظیر لندن، برلین و رم شاهد حضور زنان بود.
راهپیمایی سراسری زنان نخستین بار در ژانویه سال ۲۰۱۷ و یک روز پس از انجام مراسم تحلیف دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا برپا شد. امسال دو گروه Women’s March و March On برنامه ریزی راهپیمایی زنان در شهرهای مختلف آمریکا را برعهده داشتند.
برگزارکنندگان این رویداد سراسری در ایالات متحده اهداف عمده راهپیمایی امسال را ایجاد فشار سیاسی به منظور افزایش حداقل دستمزد، امکان دسترسی به بهداشت و مسایل مربوط به باروری و نیز ترغیب زنان به شرکت در انتخابات عنوان کردند. فعالان علاوه بر اینها دفاع از حقوق مهاجران و همچنین حفظ محیط زیست را از جمله اهداف خود در برگزاری این راهپیمایی عنوان کردند.
در برخی شهرها نظیر نیویورک و واشنگتن بیش از یک راهپیمایی در جریان بود، چرا که رهبران برخی از راهپیماییها به داشتن عقاید یهود ستیزانه متهم شده بودند؛اتهامی که این زنان سعی داشتند در مصاحبه های اخیر خود آن را نفی کنند.
از سوی دیگر، راهپیمایی دیگری روز جمعه از سوی زنان محافظه کار آمریکا و مخالفان سقط جنین در واشنگتن برگزار شد که مایک پنس، معاون رییس جمهوری آمریکا، نیز در آن شرکت داشت.
زنان محافظه کار آمریکا که حامی سیاستهای ترامپ و مخالف سقط جنین هستند از راهپیمایی سراسری زنان انتقاد کردند.

 (منابع: رادیو زمانه، بی بی سی، ایسنا، صدای آمریکا، روزنامه ایران، رادیو فردا، ایرنا، یورونیوز)
منبع: نبردخلق شماره ۴۰۷، یکشنبه اول بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱ ژانویه ۲۰۱۹