söndag 26 april 2020

پـــیـــامـــدهـــای کـــرونـــا : امیر کارگر.....


پـــیـــامـــدهـــای کـــرونـــا : امیر کارگر
قطار زمان بدون توقف، پیوسته در حین عبور از ایستگاه های تاریخی به راه خود ادامه می دهد.
در گذر از هر ایستگاه، این مسافران هستند که بایستی برای پیاده و یا سوار شدن، حرکت خود را با سرعت قطارمنطبق سازند.
هیچکس تا قبل از رسیدن به ایستگاه و یا حداقل رؤیت علائم و تابلوهایی از تحولات آن، نمی داند که کدام ایستگاه پایان یک دوران و یا آغاز یک دوران تاریخی جدیدی می باشد.
تحولاتی که گاه ممکن است به قدرتمندی یک شهاب آسمانی بزرگ، گاه به وسعت یک دوران یخبندان طولانی و زمانی همانند بی رحمی یک جنگ جهانی و یا گاهی به کوچکی دشمنی نامرئی، اما بسیار خطرناک مانند ویروس کرونا ظاهر گردند.
هر یک از موارد فوق الذکر کافی است تا قطار زمان را به دوران تاریخی جدیدی مانند آنچه که امروز در دروازۀ وارد شدن به آن هستیم، رهنمون شود.
این که منشاء و علت پیدایش این ویروس پیچیده و دلیل شیوع گستردۀ آن چه می باشد، موضوع برجستۀ این مطلب نخواهد بود.اما بررسی تاثیرات و پیامدهای آن تا اندازه ای، مسیر پیش رو در این دوران تاریخی جدید را روشن خواهد کرد.
رشد و ترقی روز افزون و شگفت انگیز تکنولوژی و بویژه هوش مصنوعی، آن چنان بشر را مجذوب و مسحور خود کرده بود که در اوج بیگانگی با خود و جهان پیرامونش، حتی خطور تصور تغییر کیفی و معنوی نیز به ذهنش مشکل می نمود.
شاید هیچ چیز جز قاتلی ناپیدا و ترسناک، نمی توانست انسانِ امروز را از این سحر و جادو و خواب برهاند.
ظهور کرونا روشن ساخت، که تا امروز جوامع بشری، حبس در سیاه چاله ای بوده اند، که خالقان آن سیاه چاله، بزرگترین سرمایه گذاران پروژه های اعجاب انگیزی هستند، که مسیر علم، اقتصاد، سیاست و مذهب نیز توسط آنها مشخص می گردد.
اندک خدایانی که حیات شان صرفاً با استثمار میلیاردها انسان مرتبط می باشد، با چیدن ابله ترین و بی رحمترین مهره های وابسته به خود، در حساسترین مناصب، از حکومت گرفته، تا سیاست و مذهب و هنر و علم و ورزش، راه هر گونه نجات و رهایی از این سیاه چاله را مسدود کرده، و حتی بدون داشتن کوچکترین ابایی حاضر به قربانی کردن میلیونها انسان برای حفظ و بقای مهره های خود می باشند.
ظهور کرونا اما، آرامش این خدایان را بر هم زده است و در حال فرو ریختن دیوارهای حصار این سیاه چاله می باشد. دیوار مذهب دروغین و شرک آلود و سراسر بهره کشی آنها که هیچ آجری از صلح و برابری و عدالت در آن بکار نرفته است. دیوار مشمئز کننده سیاست که مدتهاست که بر اساس فرامین ماکیاولی استوار گردیده است. فرو ریختن دیوار کاذب حقوق صنفی و بهداشتی و خدماتی شهروندان، که به دلیل عدم سود رسانی، صاحبان پول و قدرت، ضرورتی در سرمایه گذاری مکفی بر روی آن احساس نمی کردند و تا آنجا به فراموشی سپرده شده بود که در مقابله با یک اپیدمی مرگبار، حتی از رساندن دستگاه اکسیژن به بیماران و یا نداشتن تخت کافی برای پذیرش به مراجعین نیز عاجز مانده بود.
با ظهور کرونا تناقض سرمایه گذاری های حاکمان، مبنی برآینده بهتری برای بشر با پیشرفت های چشمگیر علمی وتکنولوژی و سیر و سفر به فضا و کرات دیگر، و همزمان اخراج بسیاری از متخصصان مراکز درمانی و خدماتی به دلیل کمبود بودجه نیز آشکار گردید.
بدون تردید اگرمحصول مرگبار کرونا، به عدالت بین غنی و فقیر تقسیم نمی شد، و مانند “فقر” فقط گریبان فقرا و بی بضاعتان را می گرفت، نه قرنطینه ای درکار بود و نه بهداشت مجانی و نه کمک و آذوقه و کوچکترین توجهی.
عیان گشتن اهداف واقعی استثمارگران، و گشوده شدن چشمها بر فاصلۀ نوری بین بهشت تصنعی آنها با جهنم واقعی میلیاردها انسان بهره ده، دیگر با هیچ ترفندی قابل پوشاندن و پنهان کردن نخواهد بود.
دیگر نه ولخرجی اندکی از پولهای غارت شدۀ مردم توسط دولتها برای خودشان، نه به پابوس پزشکان و خدمتگزاران انسانها رفتن توسط پاپ ها، و نه توصیۀ خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیۀ ولی فقیه یا آخوندهای جنایتکار، هیچکدام انسان بیدار و آگاه را نمی فریبد.
دوران جنگ
بسیاری از رهبران دنیا، ورود به دوران کرونا را به دوران جنگ جهانی تشبیه کرده و فرا خوان آمادگی و تطبیق با چنان وضعیتی را داده اند.
مطمئنا اگر منظور آنها از این شبیه سازی، تاثیرات و تبعات آن جنگها بر روی آینده جهان و تغییر دوران بوده باشد، می توان گفت که این شبیه سازی تا حدود البته با شدت بسیار بیشترو ژرف تر از قبل، درست می باشد، اما اگر منظور آنان صرفا شرایط مساوی و همگون مبارزه با دشمن است، این شبیه سازی بسیار ناقص و در عین حال کوچک خواهد بود. زیرا قانونمندی های حاکم براین جنگ به طور کلی بلحاظ کمی و کیفی، با جنگهای جهانی متفاوت است.
آن چه ماهیت جنگ با ویروس کرونا را از جنگهای دیگر متمایز می کند، عواقب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن می باشد. به طوری که مدتی پس از پایان جنگ بسیاری از رهبران کشورهای حتی دموکراتیک، بجای دشمن، بر صندلی متهم خواهند نشست و به اتهام کارهایی که انجام نداده اند و یا می توانستند زودتر انجام دهند، و بر عکس، محاکمه خواهند شد.
همچنین اینبار بسیاری از این رهبران، بخاطر بیرون ندادن اطلاعات و یا برنامه ریزی های پنهانی و بزرگنمایی در مقابل دشمن و تبلیغات کاذب وووو که عمل کردن به هر کدام در جنگهای کلاسیک، مدال افتخار و قهرمانی را نصیب آنان می کرد، باید از خود در مقابل اتهام خیانت و عامل کشتار مردم دفاع کنند.
تبعات کرونا آن چنان تعیین کننده خواهد بود که حتی کشورها و نظام های به اصطلاح دموکراتیک نیز ازآن گریزی نخواهند داشت، تا چه رسد به نظامهای پوسیده و دیکتاتوری و جنایتکاری مانند نظام ولایت فقیه که با اشتباه محاسبه جهت گریز از سرنگونی، ابلهانه با این ویروس هم پیمان، و برای نابودی مردم بر مَرکب آن سوار گشته اند.
مطمئنا این کشورها باید در آینده ای نه چندان دور، پرداخت کنندۀ غرامت به دلیل وارد کردن خسارت به اقتصاد کشورهای دیگر، بخاطر صدور ویروس کرونا و ایجاد بحران و کشتار، نیز باشند.
نتیجه این که کرونا، نه زلزله و طوفان و سیل و نه بمب اتم، بلکه انفجاری بزرگ از دل آتشفشانی می باشد، که ریشه های درهم تنیدۀ جهل و استثمار را از زیر پوستۀ تاریخ بیرون آورد. انفجاری که باید آن را سرفصلی در جهت تکامل اجتماعی بشر دانست. انفجاری که با تمام خسارت های مادی آن، به آنتی تزهای بهرکشانه، ظالمانه، غارتگرانه و مافیایی نیرو خواهد بخشید وبا شدت دادن به بحرانهای درون حکومت ها و نارضایتی های مردم، منجر به ظهور سنتزهایی نو و عدالتخواهانه در جامعۀ بشری خواهد گردید.
بدون تردید آینده توسط ملت ها، سازمان ها و تشکل هایی که تا به حال توانسته و از این به بعد بتوانند با مقاومت و مبارزه شان، عضوی از این آنتی تز استثمارگرانه و ظالمانه باشند، رقم خواهد خورد.
http://www.aftabkaran.com/…/%d9%be%d9%80%d9%80%d9%80%db%8c…/

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar