"روزی که آزادی ،
به حرمت خون می کند سلام "
به حرمت خون می کند سلام "
رودی ز خون
به خورشید کرده است سلام ،
َدر تیره ترین عمق شام تار
به خورشید کرده است سلام ،
َدر تیره ترین عمق شام تار
دریایی از فدا
به صبح کرده است سلام ،
در آن زمان که مدعیانِ امروز ِ روز
به شب کرده بودند اقتدا
به صبح کرده است سلام ،
در آن زمان که مدعیانِ امروز ِ روز
به شب کرده بودند اقتدا
دیگر ترس از نگاه هیچ هرزه دزد
سحر را ز صبح نمی کند جدا ،
دیگر سر بریده نمی شود بهار ،
دیگر به اسارت نمی رود خدا ،
وقتی که در طلوع فجر
نگهبانِ سپیده گشته است ،
خونِ بهترین عاشقان ِ این دیار
سحر را ز صبح نمی کند جدا ،
دیگر سر بریده نمی شود بهار ،
دیگر به اسارت نمی رود خدا ،
وقتی که در طلوع فجر
نگهبانِ سپیده گشته است ،
خونِ بهترین عاشقان ِ این دیار
روزی که آزادی ،
به حرمت خون می کند سلام ،
هر راهزن میوه چینِ موج سوار
در قهر حادثه دود می شود به هوا !
به حرمت خون می کند سلام ،
هر راهزن میوه چینِ موج سوار
در قهر حادثه دود می شود به هوا !
امیر کارگر
۱۱ ژانویه ۲۰۱۹
۱۱ ژانویه ۲۰۱۹
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar