torsdag 20 december 2018

" بیار از زیر خاک بیرون ، تفنگت ای برادر جان ".....امیر کارگر.


" بیار از زیر خاک بیرون ، تفنگت ای برادر جان "
یکی در خواب قرصی نون
رو فرش کوچه می میره
یکی هم با فریب نون از
سر هر سفره می گیره
یکی از فقر در کُنجِ
یه گورِ کهنه می شینه
یکی از سهم او خوابِ
یه قصرِ تازه می بینه
در این جا حقِ مرد و زن
به یکسان دار و زنجیره
برابر خوشه های فقر
نصیبِ کودک و پیره
در این جا رهبرش جز مرگ
نداره وعده ای دیگر
ندیدن مردمش جز درد
دگر خیری از این رهبر
در این خاکی که حق خواهی
جوابش دخمه و سُربه ،
سخن از نام آزادی
به لب ممنوعه و جُرمه ،
بیار از زیر خاک بیرون
تفنگت ای برادر جان
که دیگر خواهرت تنها
نجنگه توی این میدان
نفس کن در نفس جاری
برآر از سینه فریادی
بکش آتش بر این ظلمت
به نام عشق و آزادی
امیر کارگر
۲۰ دسامبر ۲۰۱۸

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar